تجاوز به من در زیرزمین
سلام من محمد هستم نوزده سالمه ترنس هستم و این داستان گی هست به این دلیل میگم ترنس هستم چون صدام و رفتارام دخترونه است و همینطور روحیاتم حالا دیگه وارد جزئیات نمیشم پارسال بود همین موقع که متاسفانه مورد تجاوز قرار گرفتم ولی خوب به شخمم حساب کردم و فراموشش کرد آقای هاشمی رفیق بابامه و همسایمون موقع غروب منو دید گفت محمد جان میشه یه لحظه بیای تو خونه ما کمک یه کار کوچیک دارم احتیاج به کمک دارم من اولش سعی کردم بپیچونم و در برم ولی خوب گفتم بذار برم کمکش رفتم تو گفت یه لحظه صبر کن محمد الان میام رفت تو خونه و یه چیز گذاشت تو جیبشو اومد بیرون بعد رفت کلید زیر زمینو در اورد و سریع بازش کرد و گفت بیا تو محمد ببینم منم رفتم زیر زمین و سریع درو قفل کرد بعدشم خودتون میدونید چی شد که حمله کردو من و کتک زدو تهدید کردو از این حرفا و خوب خیلی سریع لباسامو در اورد و لختم کرد انداختم اونجا من لاغر مردنی هستم و سفید و خوب زوری هم ندارم پس زورم بهش نمیرسید اگر راستش رو بخواید اونروز گیج بودم و همه چیز هم سریع اتفاق افتاد طوری که خودمم درست نفهمیدم قبلش چند باری به رفیقام داده بودم و آدم پاکی هم نبودم ولی این دیگه انصافا نامردی بود اون لباساشو در اورد و سریع لخت شد کیرش دراز نبود ولی کلفت بود یکی زد در گوشم و گفت زانو بزن و بعد هم کیرشو کرد تو دهنم و شروع کرد فیلم گرفتن همون کلیشه قدیمی تجاوز ها که خودتون میدونید و خوب واقعا باید بگم حالم بهم خورد از کیرش و عوق زدم بعد بلندم کرد ازم لب گرفت و خمم کرد سه چهارتا محکم زد در کونم که خیلی درد اومد یه وازلین که از قبل اورده بودو در اورد از جیبش و مالید در کونم انگشت که میکرد قشنگ میرفت تو بعد هم کاندومو در اورد و زد در کیرش و کرد تا ته توم خیلی دردم اومد و حسابی سوختم و میخواستم در بیارم کیرشو که محکم گرفتمو نذاشت حرکت کنم گفتم آقای هاشمی یواش خیلی درد داره گفت خفه بابا کونی تو که معلومه بازی و به صد نفر دادی با این قیافت امثال تو به هیچ دردی نمیخورن که فقط باید یه جا گیرشون بندازیو بکنیشون تا سر حال بشی اینو که گفت حسابی آتیشی شدم و گفتم یه جا باید خواهرو مادرشو یکی کنم خلاصه تو همون حال که ایستاده بود یکی از پاهامو داد بالا و شروع کرد به کردن تا آبش اومد و ریخت توم بعدش هم گفت به هیچکس نگیا وگرنه فیلمو پخش میکنمو از این حرفها حدود سه ماه بعد اون جریان هاشمی کونی از اونجا اسباب کشی کرد و رفت یه محله دیگه و منم میدونم کجاست خونش چند ماه دیگه هم احتمالا یه ماشین میگیرم شماره پلاکش رو عوض میکنم و شیشه دودی میندازم و زیرش میکنم هاشمی کونی رو همونجور که اون از کردن کون بچه مردم لذت میبره و سرحال میشه منم از له کردنش با ماشین سر حال میشم تا ببینیم شانسش چی میگه زنده میمونه یا نه …
نوشته: محمد