زن مهندس فرهاد (۳)
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
سلام مجدد. میلاد هستم و ممنونم که دو لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحهی را خوندین و دیدم که تعداد لایکهاتون خیلی خیلی بیشتر از دیسلایکها بوده برای همین صمیمانه از دوستانی داستانمو خوندن و لذت بردن تشکر میکنم اما چند نفری هم توی کامنتها نوشته بودن من برده جنسی و پادو فرهاد زنش هم خب عزیزان شما هرجور راحتی فکر کن مهم برای من این بود که به با شیرین و ستاره وارد ماجرای سکسی شدم دیگه میخاد برده سکسی باشم یا نه چه خیالی هست اره شما فکر کن من برده سکسی شیرین هستم خوبه ؟یعضیها هم گفته بودن که تو نتونستی زن فرهاد را از چنگش دربیاری چون هنوز زنشه و باید طلاق بگیره و با تو ازدواج کنه تا بگی زنشو از چنگش دراوردم واقعا کلی خندیدم به این طرز تفکر اخه مگه حتما باید زنش طلاق بگیره و بیاد زن من بشه تا بگیم زنشو از چنگش دارودم واقعا این کامنت خیلی مسخره بود همینکه زنه طرف با اراده و تصمیم خودش بهم پا داده و برام ساک و زده ابمو خورده این یعنی چی خب؟ تورو خدا یکمی بازتر فکر کنید یکمی با دقتتر داستان را بخونید . خب عیبی نداره بلاخره هرکسی یه حدی قوه درک داره بگذریم و اما ادامه ماجرا . اون روز که از شیرین جدا شدم و رفتم و ماشینو دادم فرهاد و بعدشم ساعت کار تموم شد که میتونم بگم تقریبا کل روز را با شیرین و ستاره بودم دیگه توی راه برگشتن به خونه یه آبمیوه فروشی دیدم و رفتم دوتا معجون برام بزنه پر و پیمون یارو فکر کرد دو نفریم معجونها رو زد و داد بهم منم نشستم همونجا هرطوری بود دوتاشو خوردم یارو فروشنده داشت منو نگاه میکرد وقتی بلاخرره تمومش کردم رفتم حساب کنم یارو خندید و گفت خبریه داداش ؟ منم خندیدم گفتم شاید تا ببینیم ، اونم خندید و گفت موفق باشی منم ازش تشکر کردم و اومدم بیرون راستش اینقدر سنگین شده بودم که نگو ولی گفتم بزار حسابی به خودم برسم فردا جلوی این دوتا کس طلا کم نیارم یه شیرینی فروشی هم دیدم تو راه رفتم 300 گرم بادام زمینی خریدم مغز پسته هم یکمی گرفتم و برگشتم خونه دیگه شب بود و موقع شام ولی من اصلا جا نداشتم تا اخر شب بادام زمینی ها مغز پسته را هم خوردم و خوابیدم خوشبختانه تو خواب جنب نشدم هههه اگر خواب شیرین و ستاره را میدیدم که حتما جنب میشدم از بس چیزهای مقوی و محرک خورده بودم بلاخره صبح شد و اول رفتم حموم خوب ترتمیز کردم کیرمو حسابی شیو کردم خوشگل بود خوشگلترش کردم و رفتم سر کار و منتظر تماس فرهاد بودم تا منو بفرسته خونه شون ساعت تقریبا ده بود که فرهاد بهم زنگ زد گفت بیا دفترم منم سریع رفتم پیشش و گفتم بله مهندس امری دارید ؟فرهادم مثل همیشه قیافه عنش در هم بود و گفت برو خونمون خانم کارت داره نمیخاد برگردی شرکت هر وقت کارت تموم شد میتونی بری خونه تون گفتم چشم مهندس بعد گفت یه اژانس بگیر برو نمیخاد با ماشین بری اونجا ماشین خانمم هست خواست جائی بره با ماشینیش ببرش گفتم چشم امر دیگه هست بفرمائید اونم با تکون دادن دستش و گفتن برو برو منو از اتاقش بیرونم کرد منم تو دلم عروسی بود . توی دلم میگفتم هنتر خان تو بشین پول بشمار منم میرم زنتو میکنم توی دلم به ریش مهندس فرهاد میخندیدم و یه اژانس گرفتم سمت خونه فرهاد و رسیدم جلوی خونه شیرین و بهش زنگ زدم من دم در هستم گفت باشه الان میام و در پارکینگ باز شد و شیرین با ماشین اومد بیرون و منو سوارم کرد وقتی دیدمش خیلی کیف میکردم لعنتی لوعبتی بود یکمی که راه افتادیم دستشو گرفتم بوسیدم گفتم شیرین جون خیلی دوست دارم خانمی دیونتم بخدا نمیدونم چی بگم که لایق تو باشه تو خیلی برام با ارزشی شیرینم هم خندید و گفت منم دوست دارم عزیزم از دیروز همش تو کفت هستم وقتی به ستاره گفتم برات تو ماشین ساک زدم ستاره کلی منو دعوام کرد که چرا نزاشتم همون دیروز بریم سکس کنیم اون بدتر از من داغ و سکسیه خیلی حشریه تا رس تو درنیاره سیر نمیشه منم گفتم شیرین جون باور کن تو برام از همه دنیا با ارزشتری اگر میبینی قبول کردم با ستاره هم سکس کنم فقط بخاطر دوستی تو ستاره هست وگرنه تو از سرمم زیادتر هستی عزیزم ، شیرین هم خندید و گفت مرسی عزیزم ولی برای سکس به این چیزا فکر نکن منو ستاره هردومون شیطون بلا و داغ هستیم و تو هم که خوشتیپ و قد بلند و سکسی هستی میلاد جون پس بیا باهم حسابی عشق و حال کنیم باشه ؟ منم گفتم باشه شیرین جونم . بعد دیگه رسیده بودیم جلوی خونه ستاره و به ستاره زنگ زد و ستاره ریموت درب پارکینگ زد و شیرین رفت داخل پارکینگ یه جا پارک کرد و پیاده شدیم با آسانسور رفتیم جلوی واحد ستاره همه اینا برام جالب بود اخه خونه خودمون پارکینگ اندازه واحد ها نداشت ولی اینا پارکینگ مهمان هم داشتند . خلاصه ستاره خانم در را برامون باز کرد وای لعنتی چقدر ناز تر شده بود با لباس خواب اومده بود دم در یه لباس خواب تور مشکی با یه شورت که اونم انگار تور بود پر و پاچه سفید و سینه هائی اندازه ملون کوچیک و سفت رو به بالا خلاصه هرچی از زیبائی تناسب اندامش بگم کم گفتم شیرین رفت داخل و ستاره بهم سلام کرد دستشو دراز کرد منم دست دادم بهش که منو کشید سمت خودش و لبشو گذاشت رو لبم داشت ازم لب میگرفت منم که یکمی هول شده بودم ولی باهاش همکاری کردم منم لبهاشو محکم میخوردم یکمی هم با دستام روی کونش و کمرش نوازش کردم بینهایت حال میداد شیرین گفت خب حالا بیائید داخل بعد همدیگرو بخورید ، ستاره هم لبشو جدا کرد با چشمای خمار بهم گفت دارم میمیرم برات میلاد جونم بیا تو که امروز باید منو ببری آسمون هفتم منم گفتم چشم ستاره جون چشم عزیزم هرچی تو بخواهی خانم . بعد شیرین گفت خب امروز کلی با هم کارهای باحال داریم بلند شد اونم مانتو و شلوار را دراورد داشتم برای اولین بار میدیدم که شیرین میخاد جلوم لخت بشه خیلی هیجان داشتم ستاره از همون اول دم در لختشو بم نشون داده بود ولی برای شیرین هیجان خاصی داشتم شیرین با شورت و سوتین جلوم ایستاده بود داشتم از فرط شور و شعف میمیردم بعد شیرین گفت عشقم نمیخواهی کاری کنی من به خودم اومدم و گفتم ببخشید شیرین جون بخدا از دیدن اندام زیبات شوکه شدم ، ستاره گفت برای من شوکه نشدی میلاد جونم ؟ گفتم ای بابا چرا اخه شوکه نشدم عزیزم همون اول که توی ماشین نشسته بودی برای جفتتون شوک بودم الان هم که دیگه برام سنگ تموم گذاشتی عزیزم بعد ستاره و دستمو پشت کمرش گذاشتم و بردمش سمت شیرین و هردوشون با هم بغلم گرفتم یه بوس از لب ستاره یه بوس از لب شیرین گرفتم گفتم تورو خدا منو بین خودتون تیکه پاره نکنید من جونم برای جفتتون فدا میشه پس لطفا از همین الان دیگه حسودی نمیکنید باشه عشقام؟ ستاره و شیرین زدن زیر خنده و گفتن داشتین شوخی میکردیم عزیزم بعد سینه های شیرینو بوسیدم و گفتم من میمیرم برای جفتتون خوشگلای من بعد سه تائی با هم رفتیم سمت اتاق خواب ستاره تازه اونجا بود که فهمیدم ستاره هم متاهل هست چون یه عکس بزرگ از خودش و شوهرش به دیوار اویزون بود به ستاره گفتم میخواهی جلوی شوهرت بکنمت؟و هر سه خندیدیم با هم رفتیم رو تخت من وسط بودم ستاره سمت چپم شیرین سمت راستم من سوتین شیرینو دراوردم و مشغول خوردن سینه های خوشگلش شدم بعد سینه های ستاره را میخوردم هردوشون اه میکشیدن و سینه هاشونو با دستاشون میمالیدن منم هی روی شیرین و روی ستاره در رفت و امد بودم واقعا واقعا روانی کننده بود دوتا کس طلا شاه کس جلوم خوابیده بودن . شورت شیرین را هم از پاش کشیدم بیرون وای وای چی میدیدم کس نبود بهشت بود بهشت ستاره را لباسشو دراوردم کس اونم بسیار بسیار زیبا و خوردنی برای اینکه ستاره بازم الکی شوخی نکنه اول رفتم سراغ کس ستاره و هی کسشو براش میخوردم و مک میزدم لیسش میزدم که دیگه جیغ و هوار کشیدن ستاره رفت هوا و فکر کنم ارضاش کردم بعد رفتم سراغ کس شیرین جون کس شیرین را هم مثل کس ستاره حسابی خوردم مکیدم شیرینم هی ناله میزد و سرمو بین رونهاش فشار میداد و اه میکشید تا اینکه اونو هم ارضاش کردم هردوشون حسابی حال کرده بودن یکمی استراحت کردن بعد جفتشون بلند شدن منو خوابوندن رو تخت منو لختم کردن وقتی ستاره کیرمو دید یه اخ جونی گفت و خم شد و کیرمو میبوسید کیرمم که سیخه سیخ شده بود شیرین که دیروز کیرمو دیده بود و ساک هم زده بود ولی به ستاره میخندید و میگفت هووویی چقدر هولی دختر تموم نمیشه که ستاره هم کیرمو میکرد دهنش و لیسش میزد و مک میزد و تا میتونست میکرد تو دهنش و درش میاورد هی کله کیرمو میبوسید و جون جون میگفت و کیرمو برام جغ میزد به ستاره گفتم عزیزم یواشتر نزدیک آبمو بیاری ستاره گفت اخخخ میلاد عاشقتم دیونتم میمیرم برای خودت و این هیولات منم خنده ام گرفته بود بعدش هم با شیرین هردوشون هی نوبتی کیرمو میخوردن منم با موهاشون و پستوناشون بازی میکردم موهاشون طلائی کرده بودن لعنتیا خیلی خوشگل هستند . دیگه از میزاشتم بیشتر کیرمو مک بزنند حتما ابم میومد بعد دوباره من اونا را خوابوندم و بازم کس و کون خوشگلشونو میلیسیدم یکی از یکی کس تر و طلا تر بخدا داشتم از لذت دیدن کس و کون بدنهاشون و صورت زیباشون روانی میشدم . خوب کس و سوراخ کون جفتشون و پر پاچه سفید خوردنیشونو میلیسیدم و میبوسیدم همه جای بدنشونو لیسیدم از کف پا تا فرق سشونو لیسیدم اونها هم بینهایت کیف میکردن بعد شیرین گفت میخواهید یکمی استراحت کنیم و یه چیزی بخوریم که منو ستاره هم موافقت کردیم بعد شیرین یه قرصی هم به من داد گفت اینو بخور تا دیرتر ابت بیاد گفتم مرسی عزیزم نزدیک ابم بیاد به زور جلوی خودمو گرفتم بعد رفتیم تو پذیرائی و ستاره از یخچال بازم معجون اورد من گفتم وای نه ستاره گفت چیو نه عزیزم باید بخوری جون داشته باشی منم گفتم اخه دیروز دوتا معجون بزرگ خوردم بعد هر سه خندیدیم ستاره گفت عیبی نداره بخور بخور منکه خیلی باهات کار دارم شیرینو نمیدونم منم خندیدم گفتم چشم ستاره جونم . با هم سه تائی معجون ها را خوردیم ستاره اومد و نشست روی پام کیرم بین کمر ستاره و شکمم سیخ بود ستاره سرشو یه جوری اورد جلوم که ازش لب بگیرم منم ازش لب گرفتم و دستمو کردم لای رونش و با کسش بازی میکردم ستاره لای پاهاشو برام بیشتر باز کرد و ناله میکرد منم با انگشتهام لای کسشو میمالیدم ستاره هم خمار چشماشو بسته بود و داشت لب میداد و هوم هومم میکرد یکمی با ستاره عشق بازی کردم بعد شیرین اومد جلو و گفت من چی پس ستاره را بلندش کرد و خودش نشست روی پام ولی کیرمو گذاشت جلوی کسش ستاره گفت هوی شیرین اول نوبت منه کسمو بکنه یادت که نرفته شیرین هم گفت باشه بابا فقط کیرشو جلوی کسم گذاشتم حسود ستاره هم خندید و منو نگاه میکرد واقعا انگار دیونه من شده بود حالا چراشون نمیدونم فقط دو روز بود میدیدمش نمیدونم شیرین چیزائی براش گفته اخه با شیرین هم زمان زیادی نبود که آشنا شده بودم هرچی بود که این دوتا واقعا خیلی عشق میکردن با من ، به هرحال برای منکه فرقی نمیکرد من هم باهاشون عشق میکردم دیگه یه نیم ساعتی همینطوری فقط با لاس میزدیم و میگفتیم میخندیدم کیر منم همش سیخ بود یا دست ستاره بود یا دست شیرین بعد شیرین گفت ستاره جون موافق بریم شروع کنیم عزیزم ستاره هم که از خداش بود گفت بریم عشقم بریم که دارم هلاک میشم کسم کیر میخاد میلاد جونم و باز هم رفتیم رو تخت ستاره گفتم دلم میخاد بازم کستون را بخورم شیرین ستاره هم خوابیدن و پاهاشونو باز کردن منم هی نوبتی کس شیرین و ستاره میخوردم بعد گفتم اول کی؟ستاره گفت من من . منم نشستم جلوی کس خوشگلش و کیر کلفت 19 سانتی را گرفتم دستم و کردم لای کسش و هی میمالیدم لای کسش ستاره ناله میکرد و منتظر بود بکنم تو کسش نزاشتم زیاد منتظر بمونه یه ذره که درمالی کردم ، کردمش تو کس نازش وای وقتی کیرم رفت تو کسش چه حس عالی بهم منتقل شد کسش عالی بود نه تنگ نه گشاد استاندارد استاندارد همه کیرمو کردم تو کسش و خوابیدم روش ستاره هم ناله میکرد منو نوازش میکرد و با هم لب تو لب شدیم و شروع کردم گائیدن کس نازش هر دومون بینهایت کیف میکردیم و ناله میکردیم البته ستاره بیشتر و بلندتر یه هفت هشت دقیقه ای کس ستاره را براش کردم و ازش اجازه گرفتم برم رو شیرین ستاره هم گفت برو عزیزم منم کیرمو از کسش دراوردم و نشستم جلوی شیرین جون که از اول هم تو کف شیرین بودم خم شدم و کسشو بوسیدم و گفتم شیرن جون حاضری عزیزم ؟شیرینم گفت اره عشقم بکن تو کسم که دارم میمیرم برات منم کیرمو اروم گذاشتم تو کسش و کردم توش و تا ته فشارش دادم تو کسش وای کس شیرینم خیلی عالی بود هردوشون عالی بودن و مثل ستاره با هم لب تو لب شدیم و براش داشتم کسشو میگائیدم و شیرینم زیرم ناله میزد و کیف میکرد منم بینهایت داشتم حال میکردم ستاره هم بیکار ننشسته بود و داشت سینه های شیرین را میمالید ، هی میکردم و لذت میبردم از کس داغ و نرم و نازش اینقدر تو حس حال بودم که نگو و نپرس . نمیدونم چند دقیقه شد ولی کشیدم بیرون بهشون گفتم قبمل کنید اونا هم قمبل کردن وای دیدن کس و کونشون در حالت قمبل یه چیز دیگه بود . دوتا کون بسیار بسیار خوشگل و گرد و قلمبه و دوتا کس مامانی و پف کرده و سفید و خوردنی دیونه شده بودم و نشستم هی کس و کونشونو میخوردم اونام هی اه و اوه میکردن دیگه همه صورتم از اب کس و کونشون خیس خالی شده بود با رو تختی صورتمو پاک کردم و کیرمو گرفتم کردم تو کس ستاره چون شیرین بهم گفته بود اون خیلی حشری تره منم همش بیشتر توجهم به ستاره بود که بیشتر بهش حال بدم یه موقع غر نزنه و نارحت نباشه بنابر این در هر موقعیت سکسی اول به با ستاره شروع میکردم بعد با شیرین . کیرمو کردم تو کس ستاره و ستاره بلند آهههه کشید و گفت اخخخخ وووووووووووووااااااییییییی جوووووووووووووووووووووونننننننن منم شروع کردم تلمبه زدن تو کسش و محکم تلمبه میزدم تا حسابی لذت ببره ستاره هی با اه و ناله میگفت وای میلاد جونم فدات بشم قربونت بشم اخ بزن بزن بزن عزیزم بزن کسمو جرش بده اخ وای مامان جون دارم میمیرم حرفهاش منو بیشتر تهیج میکرد و تندتر و محکمتر میکردمش بعد چشم افتاد به کون خوشگل شیرین خانم دستمو کردم لای کون و کسش و شروع کردم با انگشتهام کس شیرین را کردن دوتا انگشت وسطیمو کرده بودم تو کسش شیرینم شروع کرد ناله کردن قوسی به کمرش داده بود تا کونش قلمبه تر بشه و کسش از عقب بیشتر بزنه بیرون خیلی لذت بخش بود دوتا کس و کون بی همتا و بینظیر جلوم بود و برام ناله میکردن منم باهاشون لذت میبردم بعد از کس ستاره دراوردم کردم تو کس شیرین ، شیرنم هم آههه بلندی زد و گفت وای کسسسمممم خخخدددااااا منم شروع کردم گائیدن کس شیرین جون و مثل ستاره محکم و قوی میکردمش و همون کاری که با شیرین کرده بودم را با کس و کون ستاره کردم و با انگشتهام کسشو میکردم همش صدای ناله های پر از شهوت این دوتا زن ناز خوردنی بود . دیگه عرقم دراومده بود و خسته شده بودم از بس تو کسشون تلمبه زده بودم کشیدم بیرون و خوابیدم رو تخت اون دوتا هم انگار خسته بودن که اونها هم دمر افتادن رو تخت سه تائی نفس نفس میزدیم من جفتشونو بغلم گرفتم ازشون لب میگرفتم البته لب نصفه نیمه به زور چون واقعا خسته شده بودیم حسابی گائیده بودمشون . یکمی سه تائی استراحت کردیم بازم حالمون جا اومد بد مصب کیرم هنوز سیخ و شق بود انگار اول سکسه ستاره کیرمو بازم ساک زد منم خوابیده بودم ستاره اومد کیرمو با کسش تنظیم کرد و کردش تو کسش و گفت آآآآآخخخخخخخ ووووااااییی میلاد جوووننن گفتم چیه عزیزم چی شده ستاره گفت عاشقتم توله سگ دیونتم میمیرم برات کسم داره حال میکنه میلاد جون داره حال میکنه کیرت تو کسسسمممممههه گفتم جون فدات بشم ستاره جون قربونت بشم بمیرم برات عزیزم و ستاره خودش شروع کرد رو کیرم بالا و پائین کردن و هی ناله میزد و کیف میکرد یکمی ستاره روی من تلمبه زد منم با پستوناش بازی میکردم به شیرین گفتم عشقم بیا بشین روی دهنم میخام کس و کون نازتو بخورم شیرینم خندید و اومد یه جوری روی دهنم نشست که خفه نشم ولی کس و کونشو قشنگ گذاشته بود روی دهنم منم هی قربون صدقه جفتشون میشدم ستاره بهم کس میداد و ناله میکرد شیرینم کس و کونشو میلیسیدم و ناله میکرد با سینه های شیرین ور میرفتم خلاصه واقعا دیونه کننده بود هرچی بگم کم گفتم بعدش شیرین جاشو داد به ستاره و خودش نشست رو کیرم و کرد تو کسش خوردن کس و کون ستاره هم بینهایت لذت بخش بود واقعا سیر نمیشدم دلم میخاست این زمان تا ابد متوقف میشد و ما سه تا با هم تا ابد سکس میکردیم. این پوزیشن هم شاید نمیدونم ده یا بیست دقیقه ادامه پیدا کرد بازم کل صورتم از اب کس های خانمها خیس خالی شده بود که ستاره بهم دستمال داد و صورتمو خشک کردم بازم استراحت کردیم و ازشون پرسیدم چطور بوده که هردوشون گفتن وای نگو بینهایت عالی بوده منم خوشحال بودم که تونسته بودم به دوتا شاه کس بهترین سرویس را بدهم .دیگه ظهر هم رد شده بود ولی خب خیلی احساس گرسنگی نداشتیم شاید بخاطر هیجان زیاد بود شایدم بخاطر معجونها هرچی بود گرسنه نبودیم ولی خسته بودیم از بس سکس کرده بودیم . منم که ابم نیومده بود کیرم همچنان سیخ بود ستاره خندید گفت میلاد انگار این سالار نمیخاد بخوابه ها منم خندیدم گفتم والا نمیدونم چرا تا حالا سابقه نداشته اینقدر دوام بیاره شیرینم خندید و گفت ستاره بیا آبشو بیاریم کیرش بخوابه وگرنه باید با کیر سیخ بره خونه . هر سه زدیم زیر خنده و مجدد یه راند دیگه از سکس با ستاره و شیرین جون شروع شد که دیگه بی خیال شدم که ابم نیاد چون در مرحله اول واقعا خیلی به خودم فشار میاوردم که دیر ابم بیاد و از یه مرحله به بعد دیگه ارضا شدنم به کل برطرف شده بود و فقط میکردم تا اونا ارضا بشن نه خودم ولی دفعه دوم دیگه بی خیال شدم و شاید دو سری هم کسشونو نکرده بودم که احساس میکردم داره ابم میاد کیرم تو کس ستاره بود و دشتم اونو میکردم که دیگه داشتم ارضا میشدم به ستاره گفتم آبم آبم ستار هم گفت عزیزم بریز تو دهنم بریز تو دهنم دو سه تا تلمبه دیگه زدم و سریع کشیدم بیرون و رفتم جلوی دهن ستاره و همون لحظه ابم با فشار پاچید تو صورت ستاره و روی لب دهن و چشم و دماغ و گونه هاش ستاره هم با هر بار پرش ابم رو صورتش اه میکشید و میگفت جون جون جون بعد ستاره هی سعی میکرد همه آبمو جمع کنه سمت دهنش تا بخوردش شیرین هم اومد جلو و داشت صورت ستاره را لیس میزد یک عامله منی ازم خارج شده بود باورم نمیشد این همه آب منی از کیرم بزنه بیرون همیشه نهایت دو یا قطره بود ولی اینبار هفت هشت بار پرتاب منی داشتم چه ارضائی داشتم فوق العاده بود بینهایت عالی بود برام . وقتی منم دیگه ابم اومد دیگه نا نداشتم و ولو شدم و افتادم رو تخت و نفس نفس میزدم ستاری و شیرین که خوب همه اب منی ها را خورده بودن اومدن و کنارم خوابیدن یکی این طرف و یکی اون طرف . هر سه نفس نفس میزدیم بغلشون کردم ازششون خیلی خیلی تشکر کردم که چنین روز شگفت انگیزی را با هم ساختیم یکمی لخت توی بغل هم خوابیدیم بعد بلند شدیم و من گفتم دیگه من برم شیرین گفت بزار من تا یه جائی میرسومت گفتم نه تو بمون خودم میرم شیرین گفت مطمئنی میلاد جونم گفتم اره عزیزم بعد رفتم دستشوئی و خوب همه جامو تمیز کردم با شلنگ گرفتم به بدنم که خیس عرق و بوی سکس میداد همینطوری یه دستی به خودم کشیدم اومدم بیرون ستاره دید خیسم گفت دیونه خب میرفتی حموم گفتم نه عزیزم میرم خونه میرم حموم ستاره هم گفت باشه عشقم بعد بهم گفت عزیزم این اخرین بارت نباشه میائی خونم ها هر وقت خواستیم میائی دیگه مگه نه؟گفتم تو جون بخواه عزیزم باشه به روی چشم خانمی شیرین هم گفت نترس ستاره جون خودم برات میارمش ستاره هم شیرین و رو بغل کرد و گفت عاشقتم شیرن جونم توی دنیا فقط یه دوست صمیمی دارم اونم توئی منم یکمی خودمو لوس کردم گفتم پس من چی ستاره هم خندید و اومد منو بغلم کرد و گفت دیونه توکه جات دیگه توی قلبمه تو هم دوست صمیمیم شدی عشقم منم بوسیدمش گفتم مرسی عشقم خیلی خوشحالم که با شما دوتا خانمهای خوشگل و مامانی آشنا شدم باور کنید بینهایت دوستتون دارم دلم میخاد تا همیشه برای هم باشیم ستاره و شیرین و بغل کردم گفتم با هم میمونیم درسته؟اونهام گفتن اره اره میمونیم . بعدش دیگه ازشون کم کم خداحافظی کردم و اومدم بیرون وای یه هوای تازه ای خورد بهم روحم داشت پرواز میکرد یه ماشین گرفتم و برگشتم خونه . این شد که منو ستاره شیرین تا به امروز با هم هستیم . حالا بازم بیائید بگید که من برده جنسیشون شدم آره اینطوری فکر کنید به من چه شماها چطوری فکر میکنید البته روی حرفم با دو سه نفری بود که اینهارو گفته بودن در کل از همه عزیزانی که لایک دادن سپاس گذارم.
نوشته: میلاد