کس دادن به باغبان
سلام
آرزوی روزهای شیرین برای همه عزیزان دارم
داستانی که برایتان تعریف میکنم بدون برنامه ریزی قبلی بود و اصلا انتظارش را نداشتم البته بیشتر بر میگرده به شیطون بودن من که یک مقدار زیادی شیطونم دست خودم هم نیست خدادادیه یکی خیلی حشری و داغ یکی دیگه نرمال و دیگری خیلی سرد ضمن اینکه مرد و زن بودن هم معیار نیست منتها اگر زن حالت حشری و داغ باشد اگر در موقعیت خاص خودش بخواهد شیطونی کنه راحت میتونه انجام بده که این داستان من دقیقا همین موضوع را تایید میکنه
من نیلوفر هستم که همه منو نیلی صدا میکنن 38 سالمه و قدم 165 و وزنم 76 کیلو ست البته میشه گفت چاق نیستم ولی تپلم که باب میل اکثر مردها خصوصا مردهای حشری حدود 50 ساله.علی الخصوص بر جستگی کونم کاملا نقطه جذب مردهاست
ازدواج کردم شوهرم علی که 43 ساله است قد و قواره خوبی داره کیرش 15 سانته سکس خوبی داریم از اینکه کیرش زیاد کلفت و گنده نیست خوبه چون عاشق کون کردنه اگر کیر گنده یا کلفتی داشت راحت نمتونستم کون بدم البته من هم بدم نمیاد که هفته یکبار کیرشو بکنه تو کونم و ابشو بریزه داخل کون قلمبه ام.
خیلی با شوهرم راحتیم و در موقع سکس همه جور حرف میرنیم ویکبار داشت منو از کون میکرد پرسیدم علی جون چرا اینقدر کون دوست داری؟
گفت بهترین و سکسترین اندام زن کونشه وقتی مرد کون قلمبه را بغل میکنه لذت دنیا را میبره
پرسیدم که قبل از ازدواج کون کردی؟ گفت اره یک همکلاسی خوشگا و تپل داشتم من میرفتم خانه انها درس بخوانیم و همیشه به یهانهای سعی میکرد دست به کیرم بزنه یک روز اعتراف کرد خیلی دوست دارم کیرتو به کونم بمالی که در حین مالیدن کونش خودش تلاش کرد که کیرم تو کونش بره و خیلی لذت میبرد من هم چون کلاس اخر بودیم تا اخر سال 6 یا 7 بار از کونش گاِیدم و خیلی خوشم امد بعد ها هم خیلی دنبال کون بودم که اتفاقی نیافتاد تا با تو ازدواج کردم وقتی دیدم کونت قلمبه است از ازدواجم راضی بودم و بهمان دلیل معمولا ماهی یکبار از کونت میکنم
البته زمان مجردی من هم شیطونی کردم ولی سکس نداشتم از انجاییکه خیلی حشری هستم هر موقع مرد سن بالا میبینم اگر باب میلم باشه خیس میکنم دست خودم هم نیست
علی در رابطه با شغلش یک دوست داره که اسمش مهدی است و خیلی صمیمی هستند
که اقا مهدی یک باغ میوه خارج از شهر دارن که دو سه بار برای گردش نهار یا صبحانه رفته بودیم.
یک روز علی از سر کار امد و گفت مهدی فردا برای ابگوشت به باغش دعوت کرده مایلی بریم گفتم چرا که نه حتما بریم حوصله ام سر رفت
صبح راه افتادیم حدودا یکساعت راه بود رسیدیم وارد باغ شدیم خیلی تحویلمان گرفت گفت ابگوشت استثناِیی برایتان درست کردم خانه باغ خیلی قشنگی داشت و برای باغبان هم خانه در گوشه باغش درست کرده بو دکه با زن و بچه زندگانی میکردن باغبان اسمش مرتضی بود
و حدود 51 سال را دارد خیلی هیز است و ادمو با چشنماش و با نگاهش میکنه
بعد از اینکه چایی خوردیم اقامهدی به علی گفت بیا یه سر شهر بریم من یک کار بانکی دارم انجام بدیم امدنی هم نان سنگک بگیریم علی گفت من نمیام خودت برو گفت اخه جلو بانک جای پارک نیست لطفا بیا بریم زود برمیگردیم علی نگاهی بمن کرد من سرمو بعنوان تایید
اوکی دادم و گفتم شما برین من هم یک دور باغ را میزنم تا شما برگردین
انها رفتند من هم قدم زنان تو باغ میگشتم اخه فصل قشنگ باغ بود تمام درختان میوه داشتن گیلاس زردالو و گوجه سبز که همه خوب رسیده بودن وقتی نزدیک دیوار باغ رسیدم داخل باغچه وارد شدم که چند تا گیلاس بچینم لای درختان و علف ها دیدم مرتضی باغبان دنبال یه چیزی میگرده تقریبا خودمو لای علف ها و پشت درخت قایم کردم ببینم چکار میکنه دیدم اینور و انور رانگاه کرد و شلوارشو کشید پایین و میخواهد شاش کنه باور کنین قلبم از استرس و حالت گرفتن ان تپش تند تر پیدا کرد جایم خیلی خوب بود و کاملا پشت علفها و درخت مسلط بودم و خوب میدیدمش فاصله زیادی هم نداشتم بلی شلوار اورد پایین و کیرشو گرفت که بشاشه وای خدا چی میبینم کیر سیاه و کلفتش تو دستش بود و میشاشید صدای شاش که به برگهای افتاده از درخت میخورد بیشتر منو تحریک میکرد من یک شلوار و بلوز تنم بود شلوارمو اوردم پایین و دساشتم لذت میبردم با خود گفتم همینجا بایستم و نگاه کنم تا با مالیدن کسم که خیلی خیس و حشری بود ارضا بشم ولی با دیدن ان کیر خوشگل گفتم حیفه این فرصت خوب را از دست بدم هنوز شاشش تمام نشده بود که جلوش ظاهر شدم اولش هول شد داشت خودشو جمعو جور میکرد که گفتم هول نشو بدت که نمیاد بزار کیرتو نگاه کنم با شنیدن این جمله یک کم اروم شد و من دستمو بردم سر کیر شاشی را گرفتم که هنوز چند قطره شاش رو سوراخ کیرش بود که وقتی کیرشو دستم گرفتم 10 ثانیه نشد که سفت و راست شد جون عجب کیری بود قربونش برم پرسیدم که با زنت سکس کردی
گفت چون مدارس تعطیل شده زن و بچه هام رفتن دهمان . گفتم چند روزه رفتن گفت 25 روزه .گفتم پس همینه که زود راست کردی گفت نیلی خانم مگر میشه دست شما بکیرم بخوره و کیرم راست نشه گفت بزارین برم بشورم بیام گفتم نه همینجوری دوست دارم گفتم شلوار پیراهنتو در بیار داشت در میاورد که گفت شما در نمیارین من هم شلوارمو با شورتم و بلوزمو در اوردم یک مقدار دیکه با کیرش بازی کردم و اب دهنمو به کیرش زدم دولا شدم گفتم از عقب بزار تو کسم دولا شدم و با دو دستم لای کونمو باز کردم که کسم بیاد بیرون سر کیرشو به چوچول کسم مالید و خودمو و کونمو حرکت دادم سر کیرش رفت تو کسم و یک کم هم کونمو قر دادم و دادو عقب کیرش تا ته رفت تو کسم وای خیلی حال میداد یکخورده کونمو قر دادم یک کم هم تلمبه زد گفتم کیرتو در بیا ر و بخواب رو چمن ته کیرت را بگیر بشینم رو کیرت خوابید و کیرش هم که راست راست بودگرفت من هم یک پا اینور و یک پا انور رو کیرش با کسم نشستم و کیرش کاملا تا ته رفت تو کسم و خودمو عقب جلو میکردم باصطلاح ما زنها کیر سواری میکردم تو حال بودم که گفتم کسکش کسمو جر بده وابتو بریز تو کسم گفت داره ابم میاد جیغ زدم گفتم بریز توش مال من هم میاد ارضا شدیم و چند دقدقه رو کیرش بودم وقتی بلند شدم اب کیر ان و کس من داشت میرخت بیون که با دیدنش خیلی حال کردم بلند شدیم گفت اجازه میدین از کونت هم بکنم الان راست میشه گفتم الان نمیشه یه وقت دیگه گفت پس بزار کونتو ببوسم گفتم باشه دولا شدم و سوراخ کونمو لیس زد و بوسید قول دادم که حتما یک کون حسابی بهش بدم
امیدوارم با خواندن این داستان کس ها خیس و کیر ها راست بشن
نوشته: نیلوفر