عاشقتتتتممم
سلام
همیشه وقتی وارد خونمون میشد،میرفتم دم در تا درو باز میکردم محکم در آغوشش میگرفتم همیشه بوی گل میداد
صورت نرمه شیو شدش باعت میشد پوست صورتمو بهش بمالم وببوسمش
بدنش گرمه پله ها بود،اخه ماه خرداد،بود من عاشقش شدم شش ماه بود میشناختمش اصلا قدبلندو چهارشونه و چشم رنگی نبود
ولی اینقدر جذاب و مهربون و شیرین بود،که حس میکردم تنها مرد دنیاست. وقتی بغلم میگرفت اندازه ی بدنش بودم هیکل مردونه و تمیزش کامل منو تو اغوشش جا میداد،بوش میکردم عطر فوق العادش میپیچید توی وحودم یه بوسش میکردم و میومدم عقب همیشه عاشق نگاه تحسین امیزش بودم اومد تو گفتم اینقدر چشم انتظارت بودمو کار کردم خیلی خسته ام ولی میبینمت خستگیم در میره
مادرم خونه همسایه بود،گفتم میخوای تا بیاد،بغلم کنی گفت وای عاششقتم
سمت کاناپه رفتیم ولباشورولبام گذاشت شروع کردیم لب خوردن و درازم کرد هیکلش درشت نبود ولی وقتی بغلم میکرد حس میکردم چقدر کوچولوام وچقدر درشته من وسط پاهاش دراز شدم رو کاناپه اومد بوسیدتم
بووسسسای خوشمزه و جذابی ازگردنم اومد پاییین یهو ازدهنم پرید،اخخ اخه روم نمیشد نگاه شیرینی کرد گفت عشقم راحت باش
لبامو گاز میگرفتم صدام بلند نشه
دستش روگداشت روسینه هام گفت اجازه میدی لمسش کنم ازنزدیک من ک نیازم رواز نگاهم به وجودش تزریق میکردم تایید کردم اولش مواظبم بود،خیلی یهو شروع کرد،مالیدن گفتم سفتتر گفت وای دردت نیاد گفتم دوست دارم محکم تودستاش فشارش میداد لبباشو برد،رونوک سینم وای من داشنم ازعشقم لذت میبردم من زیربدنش درحاله لذتم ودستش زیزلباسم زیربغلموپهلومورمیمالید شکمم روخورد،من روکناپه بودم بوسید منو شکممو خورد،ااایی چه حسه خاصه گفت کاش بلوز و دامنت رودرمیاوردم گفتم نه اومدبره سراغه اصله کاری اینقدر حسه خوبی بود،قبله نزدیک شدنش گفتم نه بسه بیا من ارومت کنم نششتم وسط،پاهاش براش ساک زدم موهاموتودستش بودوقربون صدقم میرفت وای چه مزه ی،عالی داشت طعمش رودوشت داشتم بوی خوبش عالی بود
اینقدر براش محکم ساک زدم ابش پاشیدتودهنم محکم میکیدمش و لیسیدمش رفت دستشویی اومدبیرون بوسیدم بغلم کرد گفت زنه من عالی،بود،خسته نباشید کلی خوراکی گذاشت دهنش
نوشته: ؟