کون دادن نیما تو اسپورت شاپ
✦این داستان گی هستش.هرکی خوشش نمیاد نخونه لطفا.مرسی✦
سلام.اسم من نیماس و 16 سالمه.قدم 174سانته و وزنم شصت و هفته.یه داداش دارم که سه سالشه و خیلی هم نازه.موهام خرماییه و بدنم توپر و سفیده و دل هر پسری رو که دیدتشو برده.من تو یه مدرسه ای تحصیل میکنم که همه اهل درسن و از چندتاشون هم که شروشورن خوشم نمیاد و باهاشون زیاد نمیپرم.
این داستان یا بهتره بگم خاطره برمی گرده به سه روز پیش که مربی ورزشمون یه بازی با تیم یه مدرسه دیگه ترتیب داده بود.دوستم بهم زنگ زد وگفت که منتظرش باشم که باهم بریم.زنگ در خونمونو زدن و ساکمو برداشتم و رفتم پایین.بهش سلام دادم و راه افتادیم.
رسیدیم سالن و با مربیمون خوشو بش کردیم.یه چند دقیقه ای تا بازی مونده بود.رفتیم رختکن و لباس عوض کردیم. طبق معمول بخاطر بدنم یه چندتا تیکه هم خوردم که دیگه برام عادی بود ولی باز خوبه که نمیدونن کونم میدم وگرنه واویلا میشد.خلاصه رفتیم تو زمین و بر اساس تمرینامون یک-سه بازی کردی. فوتسالیستا می دونن چی میگم. بازی اسونی بود و گل بارونشون کردیم.طی بازی پیراهنم پاره شد و از مربیمون اجازه گرفتم که برم.اونم چون خیلی جلو بودیم اجازه داد و من برگشتم خونه.
یه دوش گرفتم و تک و توک ریشایی که در اورده بودمو زدم.یه شلوار جین طوسی بیا منو بکن و یه تیشرت مشکی و از روش یه ژاکت پوشیدم و اسپریمو زدمو ساعتمو انداختم دستم وبه دوستم زنگ زدم که بریم لباس بگیریم ولی بهونه گرفت و گفت که خستس.به هرحال پول برداشتم و رفتم که لباس بگیرم.
ساعت پنج اینا بود که رسیدم در شاپ.رفتم تو و به اقایی که اونجا کار می کرد سلام دادم.یه مرد خوش تیپ و خوش هیکل بود. اونم پاشد و سلام کرد.لباس چند تا تیم رو گفتم که بیاره.قبلا تو خونه سرچ کرده بودم لباس کدوم تیما قشنگ تره.با اینکه مغازه شیکی بود ولی فقط یه اتاق پرو داشت که اونم توش اینه نبود و مجبور بودم برای دیدن لباس رو تنم بیام بیرون و تو اینه بیرون خودمو ببینم.
لباسارو یکی یکی پوشیدم و هر بار که می اومدم بیرون سنگینی نگاه اقاهرو روم حس میکردم.کاملا معلوم بود داشت براندازم میکرد.لباسارو پوشیدم و از لباس یوونتوس خوشم اومدولی معلوم بود که یه سایزی برام اورده که کامل چسب باشه و بدنمو دید بزنه.تلفن شاپ زنگ زد و رفت سراغ تلفن.منم تو همون حین بهش گفتم که یکی دو سایز بزرگترشو می خوام.گفت بی زحمت خودت برو بالا پیداش کن.رفتم و هرچی گشتم پیداش نکردم.صداش کردمو بعد تموم شدن تلفنش اومد.لباسو داد بهم و گفت بپوشش،فک کنم این اندازت باشه.پوشیدم و عالی بود.عینهو دیبالا شده بودم.میخواستم برم تو اتاق پرو لباسامو بپوشم که گفت لباساتو میارم همینجا عوض کنی.منم قبول کردم و لباسامو اورد بالا ورفت.
صدای کرکره درو شنیدم ولی توجهی نکردم چون فکر نمیکردم این وقت روز تعطیل کنه.تی شرتمو پوشیدم که یه دفعه اومد بالا و از پشتم خودشو بهم چسبوند و از کمرم گرفت.بزرگ شدن سانت به سانت کیرشو پشت کونم حس میکردم.عالیه این حس.از پشت گوشم اسمشو بهم گفت و اسممو ازم پرسید.اسمش دانیال بود.
در حالی که من راضی به کون دادن بهش بودم منتظر حرکت من نشد و منو چرخوند طرف خودش.با چشمای خمارش یه نگا بهم کرد و لباشو گذاشت رولبام.لبامو عین دیوونه ها میخورد و همش میگفت عاشقتم و دوست دارم و مال خودمی و چه میدونم از همین حرفا.با دوتا دستاش کونمو گرفته بود و میمالیدش.منم از رو شلوار با کیرش بازی میکردم.دیدم اگه کاری نکنم لبامو میکنه برا همین یکی یکی دکمه های شلوارشو باز کردم و کم کم رفتم پایین.شلوار و شرتشو تا زانو کشیدم پایین.یه دفعه یه کیر هجده نوزده سانتی سفید خوشگل بهم سلام داد.اولش با دستم یکم مالوندمش و بعد با ناز کردمش تو دهنم.نزدیک دوسه دقیقه با حرص و ولع براش ساک زدم.خداییش تو ساک زدنم حرفه ای ام.بعدش بلندم کرد و چندتا لب ازم گرفت و بغلم کرد و منو گذاشت روکاناپه ای که اونجا بود و معمولا برا استراحت استفاده میشد(معمولا).داگ استایل شدم و از اونجا که یه مو هم هیچ جای بدنم نیس سوراخ صورتیم جون میده واسه لیس زدن. عالی لیس میزدش.عالی.کل بدنم میلرزید.بعد از یکی دو دقیقه لیس زد و بلاخره بلند شد و چنتا تف انداخت سر کیرش.فک کنم فهمیده بود بار اولم نیس که کون میدم چون نه کرم زد نه هیچی.بهم گفت عزیزم اماده ای. یه چشمک بهش زدم و گفتم اره.سر کیرشو گذاشت در سوراخم و یکم همونجا بالا پایینش کرد.عالی اینکارو میکرد.بعدش اروم اروم کیرشو فشار داد داخل و همش قربون صدقم میرفت.چون بار اولم نبود و اینا دیگه اون اولاشم درد چندانی نداشتم و فقط لذت می بردم.
کیرشو اروم اروم میداد تو تا جایی که وایستاد.کمکم شروع کرد به حرکت دادن کیرش و اولاش تلبه هاش سبک و یواش بود و کم کم که کامل جا باز کرد تلمبه هاش تندتر و سنگینتر می شد.خیلی ریتمیک تلمبه میزد.حسِ حس کردن یه کیر تو کونمو با هیچی عوض نمی کنم.سرعت تلمبش کم شد و فهمیدم که خسته شده.برای همین گفتم دراز بکشه روی کاناپه.همین کارو کرد و منم بعد یکمی ساک زدن رفتم و روی کیرش نشستم و کیرشو گذاشتم در سوراخم.خیلی راحت رفت تو و نوبت من بود که رو کیرش بالا پایین شم.اه و اوه ارومی که میکردم حس کون دادنو برام چند برابر میکرد و شهوت اونم بیشتر.بعد پنج شش دقیقه اونو بلندکردم و خودم به پشت رو کاناپه دراز کشیدم و پاهامو بالا دادم.دوباره کیرشو تو کونم حس کردم و اه و نالم فضارو سکسی کرده بود.لباشو گذاشت رو لبام وهمزمان تلمبه میزد.گرمی نفسشو حس میکردم،داشتن تند وتند تر میشدن.صورتش کم کم داشت قرمز میشد.منتظر نموندم ازم سوال کنه.بهش گفتم اگه ابت می خواست بیاد میخورمش عزیزم.
بعد سی ثانیه ابشو کامل ریخت تو دهنم و من تا قطره اخرش خوردم،کیرشو کرد تو دهنم و براش ساک زدم و اخرش هم طوری مکیدمش که داشت جونش در می اومد.یه ربعی تو بغل هم بودیمو از هم لب میگرفتیم.ازم تشکر کرد و شمارشو تو گوشیم سیو کرد.خودمونو جم و جور کردیم و لباس پوشیدیم.دو ساعتی که در شاپو دوباره باز کرد باهاش بودم و باهاش بیشتر اشنا شدم.بعدم خداحافظی کردم و رفتم خونمون.
این بار ششممه که کون میدم.عاشقشم.
♥♥عاشق همتونم♥♥
نوشته: نیما