اولین سکس من تو 14 سالگیم
سلام.امیر هستم الان15سالمه و داستانی ک میخوام براتون بگم مال1سال پیشه.اگه قلط املایی چیزس دید ب خوبی خودتون ببخشید با موبایل دارم تایپ میکنم.و دوم اینکه خیلی از دوستام بم گفتن ک سن اسما و خیلی چیزا رو تغیر بده اما من نکردم.چون دوست دارم مردم داست واقعی من رو بدونن و هرچی تو این خاطره هست حقیقیه.یه روز یکی از دوستای جاکشم فکر کنن12.13سالم بود که اومد گفت دوس دختر پیدا کردم بیا باهم برریم سر قرار منم از اون موقع به بعد افتادم تو خط دختر بازی و زید بازی و از این کش شرا. تقریبا حرفه ای شده بودم،مثلا قشنگ مخ میزدیم،میپروندیم. میفهمیدیم از چه قماشیه و…یه روز با یه دختره از طرف کسی اشنا و دوست شدم،راستی یاشدم رفت راجب خودم بتون بگم قدم176.وزنم68سنگ جشم و موها مشکی مشکی و مو های لخت دارم ک همش رو بالا میدمشون و بسکتبال ب صورت حرفه ای تمرین و بازی میکنم. داشتم میگفتم از طرف کسی با دختری ب اسم نگین دوست شدم.این دختر فرشته بود انقدر ک خوشکل بود،هنوز ک هنوزه تو کفشم.قد167.وزن؟! حقیقتا وزنش رو یادم رفته اما هیکلش فوق العاله بود اگه بخوام ب چشم بگم وزنش شاید49.50.51 اینجوریا بود.و مهم تر از همه چشاش ک منو دیوونه میکرد چشاش بود ک رنگش سبز بود،من حدود5.6ماه با نگین بودم.حس میکردم خیلی همو دوست دارسم عاشق هم بودیم.دیوونش بودم.بعد این مدت قرار شد که برم باش یه روز پارک.منم رفتم و یه جای خلوت ک نیمکت داشت رو پیدا کردیم و نشستیم.بعد یه20دیقه کس شر گفتن دیدم یه دیقه سکوت شد حس کردن فاز سنگین شده سکوت کردم رم پایین بود تو فکر بودم ک دیدم بم زول زده نگاش ک کردم بم گفت یه چیزو مسد نس لعنتی؟گفت چی؟گفت خیلی دوست دارم و سریع لباشو چسبوند رو لبام.منم بار اولم بود.شوک شدم.میدونستم چجور باید لب بگیرم اما عملی امتحان نکرده بودم اون داشت لبمو میخورد منم دلو ب دریا زدم و دستم رو گذاشتستم زیر گردنش و شروع کردم ب خوردن لب بالاش.بعد که رفتم خونه همش فکرم تو اون ماجرا بود.حس عجیبی داشتم نمیدونستم چیه؟ ترس؟عذاب وجدان؟لذت؟عجیب بود برام.یه روز شد که تمرین داشتم و نگین هم بام اومد اما بی سر صدا جوری ک کسی نفهمه بردمش رو استیجstage و نشت.و بچه ها شروع کردن تمرین…تمرین که تموم شد لباس عوض کردن و از پایین بش علامت دادم ک بیاد بیرون.اونم اومد و قرار شد من برم خونه دوش بگیرم و بریم شام یه کوفتی بخوریم.رفتم خونه دوش گرفتمو داشتم موهامو درس میکردم ک دیدم نگین بم زنگ زده…بم گفت:امیر میای پیشم تنهام خونه منم از تنهایی مسترسم،لطفا گفتم مگه قرار نبود بریم بیرون گفت مامانم اجازه نداد بیا دیگه ترو خداا.صداش هم با ناز میگفت ک دلم کباب شد شد گفتم باش الان میام.اما فهمیدم که این یه کرمی داره.رفتم خونشون در رو برام باز کرد رفتم طبقه دوم و و زنگ زدم تادرو بارم بار کنه.درو باز کردم و چی دیدم؟سه تاپ تا تقریبا بالای ناف و شلوارک خیلی کوتاههه.همونجا کوپ کردم اما تابلو نکردم خیلی خودمو عالی جلوه دادم.رقتم تو پزیرایی رو مبل نشستم اونم نشست رو یه بمل دیگه.و یه10دیقه کسشر میگفتیم ک رفت تو اشپزخونه و برام یه شربت اوورد اخه اشپزخونشون اوپن بود دیدم.و ب بهوووووونه ی شربت اومد کنارم نشست و چسبید بم.منم جا خودم و نگین همین جور زل زده بود بم.منم که خدایی بدم نمیومد تو چشاش نگا کنم هیچ نمیگفت،یکم معذب شدم د سرم و انداختم پایین و یه نیش خند زدم.بعد با دستش زیر چونمو گرفت اورد بالا و لباشو چسبود رو لبام اینبار دیگه جا خوردم بلند شدم و گفتم نه.اگه مامان بابات بیان بدبختیم.گفت اونا تا نصف شب نمین بیمارستانن راحت باش.منم اومدن کنارش نشستم و از هم لب مگرفتیم منم ک 2هزاریم افتاده بود قصدش چیه بم گفت برسم تو اتاق مامانم اینا.منم رقتم باش همین ک وارد اتاق شدیم ازش لب گرقتم و افتاد سرم رو تخت و لب میگرفیم.تا دستمو گذاششتم رو کونش.زساد بزرگ نبود خب هنو بالغ نشده بود.بعد شروع کردم ب در اوردن لباساش.تا به شرت رسیدم و در اوردمش بعد شوروع کردن به خورن سینه هاش بعد اروم زبون نیزدم و رسیدم ب کسش وای چه کسی به عمرم همچین جیزی ندیده بووم…سفیده سفید بون مو.فکر کنم برا مروز برنامه ریخته بود مو ها رو زده بود،منم شروع کردم ب کس لیسی اونم اه اهشش بلند شد .من که زیاد با این حرکت حال نکردم ولی فکر کنن اون داشت دیووته میشد انقدر که حال کرد.بعدش شروع کرد به در اوردن لباسای من و رو تخت خوابیدم،کامل لخت لخت بودیم و شروع کرد به ساک زدن کیرم(کیرم15سانته)اولش بلد نبود ساک بزنه هی دندوناش میخورد ب کیرم اما بعدش قلقش اومد دستش و خیلیniceبرام ساک میزد.بعدش رفتم تو اشپزخونه و روغن اوردم تا انگشتامو روغتی کردن و کردم تو کونش.اونم دیدم رو بالشتی رو سفت چنگ میزنه.منم گفتم بیخیال که گفت امیر از کون بکم.بش گفتم نگین آپارتمانه هاا صدات در بیاد جفتمون بدبختیم.گفت سعی میکنم صدام در نیاد.بعدش درلو به دریا زدم کیرمو کامل روغنی کردم و کله کیرمو کردن تو کونش دیدم یه نفش عمیق کیشید و چشماشو کامل بسته بود.منم تا ته کردم توش و یه اه بلند کیشد.منم بد تر حشرس شدم و تلمبه میزدم توش اونم اه اه میکرد خیلی سکس بود.انقدر تلمبه زدم حس کردم داره ابم میاد با پتو روغن کیرم رو پاک کردم و گفتم ساک بزن اونم زد داشت ابم میود ک گفت نریزی تو دهنم ها.منم دیگه داشتم کفر میگفتم لاپاشو وا کردم و کیرم که تو دهنش بود توفس بود و باش جق زدم و ابم در اومد و ریختم رو کسش. و اقا دلم نمیومد با اون کس خوشکل کس نکنم،حیف که نمیشد.بعدش کامل ولو شدن رو تخت.یه3.4دیقه حرف نمیزدیم خیلی خسته بودم اول تمرین بعد سکس.خخخخ.بعدش بلند شدم و شروع کردم ب لباش پوشیدن اونم خودشو تمیز کرد و اومد پیشم تو پذیرایی هیچی به هم نگفتیم که بش گفتم انصافا حال کردی؟گفت خیلی امیر جوووون.بار بعدی بازم از کون بکنم. تا عادت کنم. حدود ساعت9:15بود راهی خونه شدم. من بعد از این ماجرا با نگین بازم سکس داشتم اما دوست داشتم شما اولین خاطره ی سکسم رو بدونین.همه چیز واقعی حتی اسم ها.و حاظرم پاش قسم بخورم براس کسایی که باور نکردن(به جان مادرم ک عزیز ترین فرده برام تو دنیا این داتان واقعیه)مرسی که وققتونو به من دادید و داستان منو خوندید.ممنونم از همه
نوشته: AMIR