کس دادن همسرم

سلام میخوام خلاصه وار بگم… من 29 سالمه 5 ساله ازدواج کردم همسرم پریناز 27 سالشه قد 165وزن 50 سینه 70 باربی و خوش اندام خیلی همو دوس داریم و در همه چیز باهم راحتیم من خیلی وقت بود یه فانتزی داشتم که همسرم جولوی من کس بده و کیره یکی دیگه تو دهنش باشه خیلی وقتا تو این فکر ارضا میشدم بعد که ازدواج کردم نمیدونستم چجوری اینو ب همسرم بگم بعده 4 سال همسرم بهم گفت که برای تنوع تو سکس یه کیر مصنوعی بگیریم و بعضی وقتا هم فیلم سکسی ببینیم منم گفتم خوب عزیزم چرا با یکی دیگه سکس نمیکنی؟ اول شوکه شد بعد گفت باشه خیلی دوس دارم باید جالب باشه گفتم کسی مد نظرت هست؟ گفت … نه توچی منم گفتم اره من از بچگی یه دوستی داشتم به اسم محسن هنوزم مجرده خیلی هات و سکسی و پسره خوبیم هس از همون اوایل تو فانتزیم محسنو با زنم تصور میکردم خیلی باحال بود.بهش گفتم محسن گفت باشه خوبه.میخواستیم یه پارتنر همیشگی باشه منم رفتم پیشه محسن یه شب باهاش بودم مجردی مشروب زدیم و فیلم سکس 3 نفره دیدیم منم گفتم من این سکسو خیلی دوس دارم باحاله محسنم گفت خوب یکیرو بیار باهم بکنیم گفتم نه اینجوری نه دوس دارم سکستو با زنم ببینم اونم گفت جونم ای به چشم منتظره همین بودم که پرینازو ماله خودم کنم گفتم دوس دارم جولو خودم بکنیش و با ما زندگی کنی اونم از خوداش بود گفت باشه .خلاصه یه شب اومد خونمون خوش تیپ و خوش بو اومد زنمم که یه ساپورت که پاهاش معلوم بود با یه تی شرت باز که سینش معلوم بود تنش بود محسن با زنم دست داد و نشت محسن قدش 175 وزنش 65 سفید و خیلی هم کم مو داشت خوشکل بود.بعده شام بی پرده محسن زنم اورد پیشه خودش یکم ازش لب گرفت و سینه هاشو میمالید لباسو از تنش در اورد و شروع کرد به لیسیدن بدنه زنم جونم بعد به کوسش رسید اینقد لیسید که زنم داشت از حال میرفت محسن هتوز لباس تنش بود انگشتشو میکرد تو دهنه زنم زنم با یه عشقی میلیسید التماس میکرد که بکن محسن رفت رو تخت دراز کشید زنم ایتقد حشری بود زود رفت جورابشو در اورد از پای محسن یه بویی کشید و یه بوسم به پاهاش زد بعد شلوارشو کشید بعدشم محسن لخت شد کیرشو که در اورد زنم زود کرد تو دهنش اینقد خوشکل و سفید بود کیرش که منم هوس کردم دیدنه کیره محسن تو دهنه زنم جونم حال میداد داشتم میترکیدم از حال بعد زنم به پشت خوابید و قمبل کرد محسن اروم اروم گذاشت تو کسش سینشو مسمالید و اروم اروم تا ته کرد زنم ه اهه بلتدی کشید جونم تند تند تلمبه میزد تو کسه زنم بعدش کونشو میلیسید و کونشو که من هیچ وقت نکرده بودم و خودم براش دره کونشو باز کردم و تف زدم زدش تو نمیرفت زنم خیلی درد میکشید محسن وحشی شده بود از حشرش اینبار تند کوبید به کونش رفت تو زنم شروع کرد به گریه کردن جونم تلمبه میزد تا جا خوش کرد داشت ابش میومد کیرشو در اورد کرد تو دهتش ابشو ریخت زنمم تا اخر خورد و بیحال افتاد محسنم رفت پیشش منم اینقد حال کرده بودم که داشتم میمردم محسن زنمو گایید بعدش اون شب زنم بیحال خوابید بعده چن روز محسن هر روز میمود میکردش و یبارم ابشو تو کونش خالی کرد خیلی حال میکنیم و از محسنم ممنونم که اینقد بما حال میده الانم هر روز محسن یبار زنمو میکنه تو سکس بردش میشه و حسابی بهش کس و کون میده

نوشته:‌ بیغیرت

دکمه بازگشت به بالا