عاطفه، زن جنده من
علی بیا بریم خارج شهر یه دوری بزنیم ,از آخر هفته ها همیشه واسه دلگیری جمعه غروباش بدم میاد خیلی دلگیر کنندست , دیگه حوصله غر زدن عاطفه رو نداشتم بهش جواب دادم عشقم همین دیروز کرج بودیم بازم بریم خارج شهر؟ عاطفه ۳۲ سالشه ما همسن و سالیم ,الانم حدود ۵ ساله باهم زندگی میکنیم . خلاصه قرار شدبریم خارج شهر سمت جاده چالوس بازم عاطفه خودش رو ساخته بود کلا تو قید و بند دنیا نبود از وقتی که از خارج برگشتیم هیچ کدوممون حاضر به پذیرش هیچ قید و بندی نبودیم کارای مهاجرتمون درست شده خلاصه این ما ههای آخرمون که اینجاییم۰خیلی هوا خوب بود یکی از رستوران های دم رودخونه رو انتخاب کردیم بعد از پارک ماشین بود که متوجه سنگینی نگاه نگهبان پارکینگ رو عاطفه بودم البته واسم خیلی مهم نبود اومدیم یه تخت خوب پیدا کردیم سفار ش چایی و قلیون دادیم هنوز واسه شام زود بود۰ عاطفه دختر جذابی هست زیبا باریک وناز تنها اشکال بدنش سینه های متوسطش بود که اونم بعد از عمل جراحی خیلی متناسب شده بودن،وقتی که احساس کردم ذغال قلیون دیگه نایی نداره به عاطفه گفتم برگردیم تو راه برگشتن تو خونه داشتم به یه سکس خوب فکر میکردم تو ماشین به عاطفه گفتم یکمی از رو شلوار کیرم رو بماله عاطفه اولش یه کمی بیحوصلگی کرد منم یه زره از عمد به ماشین های دیگه تابلو نگاه کردم کلکم خوب گرفت حس حسادتش عاطفه تحریک شد . لای مانتوش باز کرد پاشو رو پاش انداخت ساپورت نازکش تحریکم میکرد تو تاریکی برگشتن تو ماشین تا تونستیم همدیگه رو مالوندیم دیگه آمپرون زده بود بالا نفهمیدم چجوری به تخت خواب رسیدیم شلوارم کشیدم پایین نوک کیرم تو دست عاطفه بود کمی برام مالوندش منم داشتم سینه هاشو میمالوندم بعد از عمل هنوز کمی متورم بود ولی میزاشت که من لذت ببرم عاطفه شلوارم رو کشید پایین و شروع به ساک زدن کرد خیلی خوب بود وقتی که بازبونش خوایه هام رو لیس میزد داشتم از لذت دادم رفت هوا بهش گفتم :عزیزم مواظب باش آبم درنیاد,عاطفه جواب داد عشقم من دارم میمرم حالا که حشریم کردی خودت باید حالمو سر جاش بیاری. حالی که تو خوردن کس هست تو هیچیزی نیست صدای عاطفه درومده بود جیغش درومده بود این جور وقتا جفتمون یکم واسه داغ شدن سکسمون کمی دری وری میگیم : عاطفه :کسکش اگه ارضام نکنی منو باید از ته جنده خونه جمعم کنی،من کیر میخوام ,اون میدونست که من رو ساپورت و دامن کوتاه با جوراب حساسیت خاصی دارم,اگه پارم نکنی تو مهمونی مهشید چنان لنگام میندازم بیرون که حمید[شوهر مهشید]ببرتم تو اتاق از رو جورابم پاره کنتم ,جرم بده. من دیگه داشتم قاطی میکردم واسه همین سرعتمو بیشتر کردم واسه اینکه دلم خنک شه سر انگشتم با یه ذره تف کردم تو کونش . عاطفه داد زد:چیه ,چته‘ حسود حسودیت شد , گفتم اگه تو بزاری تو به اون کس بده منم مریم تونرو میگام[دختر خاله عاطفه]من مشکلی ندارم چند لحظه مکث کرد انتظار این حرف رو نداشت بعد از چند تا لب کوچیک ادامه دادیم عاطفه رو زیرم خوابوندم سریع کاندوم رو سر کیرم کشیدم و با همه زورم کردم تو کس عاطفه ,داد زد چته کسکش , منم نازش کردم با سرعت شروع کردم تلنبه زدن دوباره جفتمون غرق لذت بودیم عاطفه ادامه داد:دوست دادشتی یه کیر دیگه هم الان تو کونم بود دوتا کیر پارم میکرد منم واسه اینکه لذتش تکمیل بشه سرعت تلنبه زدنم رو بیشتر کردم,گفتم:خوشگلم خودم جوری پارت میکنم که هوس کیر دیگه ای رو نکنی , عاطفه:بگا منو,چند دقیقه ای تلنبه زدم خسته شدم کیرم از کسش دراوردم تندی کاندومم رو درآوردم تا هم یکم کیرم بخوابه هم حوس مشروب کرده بودم سریع یه شات ازشیشه مشروب دیشب که تو اتاق بود خوردم,کیرم شل شده بود دوباره عاطفه شروع کرد ساک زدن صدای اقش حشریم میکرد تا ته کیرم رو تو دهنش میکرد,کیرم دوباره شق شده بود یه کاندوم نازک کشیدم ,عاطفه شروع کرد تلنبه زدن صدای کپلاش وقتی که تا پایین میومد با صدای ناله هاش هماهنگ بود , بعد از چند دقیقه از زیرش پا شدم عرقش در اومده بود به بدنش نگاه کردم عاشق بدنن ورزیدش بودم ازش خواستم بر گرده ازش خواستم که کمرش رو کمی خم کنه تا از عقب بکنمش:آی جنده خانم بیبنم زیر کیر من یکی تو کونت دوام میاری که دوتا دوتا میخوای,با این حرفی که بهش زدم قاطی کرد کونش سریع داد عقب وبا دستش شروع کرد مالوندن کسش کاندوم رو دراردم با کرم چربش کردم و آروم آروم فشار دادم عرق عاطفه درومده بود کم کم همش توش بود گفت :یواش بکن منم یه نازش کردم و کمکم عقب جلوکردم واسه اینکه حواسش پرت بشه بهش گفتم: عاطفه جون,اون شب تو مهمونی خیلی کس شده بودی همه به سینه هات نگاه میکردن انگار همه میخواستن پارت کنن , -آره میدونم مخصوصا ارژن که مست مست بود اگه میگفت همون وسط مهمونی جلوی همه بهش میدادم به اون زن جندش ثابت میکردم که شوهر کلفتش رو عرضه نداره ارضا کنه ,سرعت گاییدن عاطفه رو زیاد کردم ,عاطفه هم که ناله هایی از روی لذت همراه با درد میکرد داد زد: سریعتر حرومزاده کونم پاره شد میخوام برم جای دیگه هم کس بدم بعد از چند دقیقه همه آبم رو با فشار تو کون خوشگلش ریختم بعد از اینکه آبم اومد یکی دوبار عقب جلوش کردم همدیگه رو نگاه کردیم جفتمون خیس عرق بودیم عاطفه در حالی که ازم لب میگرفت از اینکه تو حرف زدن افراط کرده بود ازم معذرت خواست بعد از یه حموم طولانی تو آغوش هم دیگه تا فردا صبح خوابیدیم:-)
نوشته: ؟