اولین سکس غزاله
سلام … من خیلی اینجا میام و داستان هاشو میخونم . بعضی ها خوب بوده بعضی ها هم بد … دفعه ی اولمه که داستان مینویسم … این داستان ماله 3 سال پیشه که من 15 سالم بود …
ساعت 10 صبح امتحان داشتم … از 6 صبح بیدار شده بودم و داشتم درس میخوندم . ساعت 8 بود مهرزاد زنگ زد گفت حالم خرابه راست کردم پاشو بیا پشت بوم ما… ساختمونامون رو بروهمه …2 ساله باهم دوستیم … از من انکار از اون اصرار اخرش گریه کرد تا راضی شدم گفتم حتما مثل همیشه میخواد لب بگیره و سینه بخوره … تند تند حاضر شدم و به مامانم گفتم میرم لوازم تحریر سر میدون … مهرزاد در خونشونو زد و رفتیم بالا پشت بوم چون مدیر ساختمون بودن فقط کلیدشو اینا داشتن . رفتیم رو زمین نشست تکیه داد به دیوار منم نشوند رو پاش اول لبمو زبون زد بعد اروم اروم لب میگرفت لبامون تو هم قفل شده زبونشو میکرد دهنم … کیر شق شده اش از رو شلوار رو کسم بود کیرشو میمالید به کسم منم داشنم داغ میشدم مانتومو در اورد از زیر تا ب تنم بود سینه هامو گرفت دستش (سینه هام 70…باسنم برجسته اس ) از زیر سوتین سینه هامو در اورد و نوکشو لیس میزد جووووووووووون رفته بودم تو یه عالم دیگه داشتم میمردم …مانتومو پهن کرد زمین منو خابوند خودشم روم خوابید ازم لب میگرفت با یه دستش کسو میمالید با اون دستشم سینه هامو میمالید اوووووف . یه دفعه کیرشو در اورد گفت بگیر دستت بمال واسم … منم دفه اولم بود کیر میدیدم از نزدیک هنگ کرده بودم …یه کیر سفید 18سانتی تقریبا …دست زدم به کیرش گوووله اتیش بود دستمو گرفت یه تف انداخت کف دستم گفت کیرمو بمال . من کیرشو میمالیدم اونم سینه منو میخورد . یه دفه گفت برگرد از پشت بکنمت . من میگفتم نه درد داره میگفت نه خواهش میکنم مرگ من توروخدا دارم میمیرم … خلاصه دلم براش سوخت برگشتم سورااخ من تنگه تنگ بود کیر اونم کلفت …یه تف انداخت در کون من کیرشو اروم کرد تو کونم دوسه بار کرد و در اورد تا جا باز کرد ولی هنوزم درد داشت .یه دفه خوابید روم و کل کیرشو کرد تو من … داشتم میمردم اون تلمبه میزد من درد میکشیدم بعد از چند دقیقه ناله هام بلند شد آآآه … مهرزاد داشت روانی میشد سرمو بر میگردوند و ازم لب میگرفت تلمبه میزد …نزدیک 10 دقیقه تلمبه زدگفت ابم داره میاد گفتم در ار بریز بیرون …بدون توجه به من ابشو ریخت تو کونم …وااااااااااااای داشتم اتیش میگرفتم … اون عرق کرده دراز کشید بغلم منم نمیتونستم برگردم میترسیدم بریزه رو مانتوم .منو اروم اروم برگردوند ازم لب گرفت و گردنمو خورد و قربون صدقم میرفت …چند دفه بعد از اون سکس داشتیم . ولی من هیچ وقت تو سکس باهاش راضی نبودم چون کم پیش میومد من ارضا شم … اینم اولین سکس من که بعدا برام خیلی دردسر شد …
نوشته: غزاله