سکس تلفنی با محمد

سلام دوستان اسم من ناهید 26سالمه یه روز دوستم داشت با تلفن به پسرا زنگ میزد بعد میخندیدم منم ازش یه شماره گرفتم بعد به اون شماره زنگ زدم باهاش رفیق شدم اسمش محمد بود پسر خوبیه هنوز باهاشم اون 22سالشه با حرفاش حشریم میکنه آنقد صدا ناز و صورت باحالی داره که دخترا حتی دوستام تو کفشن ولی محمد عاشق منه یه شب داشیم میخوابیدم بد با محمد اس بازى میکردم بد شب بخیر گفتم بد چن دیقه محمد گف بغلم نمیکنی بخوابیم من شیطون بازی در اوردم گفتم تو بغلت جا میشم به نظرت محمد گفت اره عزیزم چرا نشی فدات شم بد گف میخوام صداتو بشنوم بد زنگ ز اروم حرف زدیم محمد گف میتونم لباتو ماچ کنم بخورم منم گفتم باشه عزیزم بخور چون صدا نفسش داغم کرده بود بعد چن دیقه خود به خود دستم رفت تو شورتم کسم خیس شده بود صدا اه اه اروم میومد محمد همین طوری بوسم میداد میگف بمال عزیزم انقد که دس زدم خیس عرق شده بودم. گفتم محمد بکن محمد با اه اه اه انگار داشت فشار میداد تو کسم انقد حال میداد که نگو محمد گف ناهیدم ابم داره میاد که نفسش تند تند شد انگار داشت با سرعت تو کوسم میکرد اون لحظه تمام بدنم لرزید اب کسم اومد محمدم ابش اومده بود از اون شب به بد هر 2یا3روز سکس تلفنی میکنم الانام محمد بهم یاد داده با خیار تو کونم میزارم باحاش سکس میکنم سوراخم الان دیگه بزرگ شده فداتون بشم تازه اولین داستان بود نوشتم بابای. فک کنم حشری شدم داستان نوشتم برم به محمد زنگ بزنم هر جا هس بیاد خونه سکس تلفنی کنیم چون راهمون از هم دیره

نوشته: ناهید

دکمه بازگشت به بالا