خجالت زده زن داداش
سلام به برو بجه های انجمن کیر تو کس
اسم من اکبره 24 سالمه این داستانو که میخوام تعریف کنم بر می گرده به4 سال پیش من اون موقع تازه از خدمت سربازی اومده بودم که داداشم با دختر همکارش ازدواج کرده بود و طبقه بالای خونمون زندگی می کردن.داداشم صب میرفت سر کار تا 3 عصر منم بیکاره بیکار بودم یه روز بابا و مامانم رفتن خرید من خونه خواب بودم چون تو خونه تنها بودم و فقط بابا و مامانم باهام بودن شبا راحت می خوابیدم فقط با شورت بودم.زن داداشم صب اومد خونمون تا تو کارای خونه به مامانم کمک کنه ولی کسی نبود منم تو اتاقم خوابیده بودم که اومد تو اتاق من و بیدار شدم گفتم هیشکی نیس رفتن خرید چون اول صب بود کیرم تو خواب راست شده بود و کاملا از زیر شورت مشخص بود دیدم پریسا جون(زن دادشم) داره زیر چشمی به کیرم نگا میکنه به رو خودم نیاوردم یکم باهام حرف زدو رفت تو آشپز خونه بعداز چند دقیقه صدام زد که برم کمکش رفتم گفت بیا لباسشویی رو جا بجا کنیم داشتم کمکش میدادم بردیمش کنج آشپزخونه دیگه جا تنگ شده بود همینجور کمکم میداد خودشو چسبوند بهم که لباسشویی رو هول بده فهمیدم دیگه تنش میخاره از عمد همینجور هول میدادم دستم زدم زیر سینه هاش وای چقد ناز بودن دیدم یه لبخندی زدو چیزی نگفت دیگه برام یقین شد که خبریه کارمو انجام دادم داشتم میومدم عقب که خم شد لباسارو بذاره تو ماشین منم جا تنگ بود خودمو مالیدم به پشتش کیرمم نیمه راست بود درست کشیده شد بهش که یه آه کوچیک کشید شنیدم.بعدش رفت خونه خودش چند دقیقه بعد منم رفتم بالا در زدم اومد در و باز کرد گفتم اینجا کمک نمی خوای یه خنده کرد گفت چطور مگه گفتم کمک اونجا خیلی بهم حال داد گفتم اینجام بیام کمکت یه لبخند زدو گفت بیا تو لباس راحتی پوشیده بود ولی بی حجاب نبود فقط بلوز شلوار بود.رفتم رو مبل نشستم چند دقیقه دیدم داره ظرف میشوره رفتم پیشش کنارش وایسادم دستمو گذاشتم رو باسنش یکم برام ناز آورد ولی پا داد شرو کردم به مالوندنش دیگه ظرفارو بیخیال شد اومد بغلم شرو کردیم لب گرفتن بلندش کردم بردمش تو حال ساعت حدود9 صب بود وقتم زیاد کلی باهم لب گرفتیم بعد رفتم سراغ خوردن گردنش کمکم اومدم پایین بلوزشو در آوردم بعد سوتینشو تو فضا بود فقط صدا نفسش میومد سینهاشو با احساس میخوردم خیلی باحال بودن رفتم پایین تر سراغ نافش دیگه کم کم صدای آهش بلند شده بود شلوارو شورتشو باهم در آوردم وای چه کسی داشت سفید سفید بدون یک مو گفتم پریسا کی حموم بودی گفت دیشب خودمو تنیز کردم گفتم پس بزن قدش خودم افتتاحش کردم این دفه یه لبخندی زد شرو کردم با چوچولش ور برفتن و خوردن اونم محکم سرمو فشار میداد به کسش 10 دقیقه ای خوردم که گفت دیگه دارم دیونه میشم پاشو اون کیر قشنگتو بده دستم پاشدم نفهمیدم چطوری و با اون سرعت شلوار و شورتمو در آورد افتاد به جون کیرم می گفت نمی دونی چقد تو کفت بودم امروز بهترین روز زندگیمه شروع کرد خوردن کیرم خیلی توپ میخورد همچین کیرم آماده شد بلند شد نشست روش و یه آه بلند کشید چون زیاد حال کرده بودیم خیلی نگذشت دیدم آبم داره میاد بهش گفتم پا شد از روش شروع کرد برام جق زدن منم کس اونو می مالیدم تا اینکه آبم اومد اونم طولی نکشید ارضا شد تو بغل هم خوابیدیم چند دقیقه فقط قربون صدقش می رفتم خیلی حال کرده بودیم با این سکسمون که دوباره شروع کردیم و یه بار دیگه کردمش انصافا حال توپی بهم داد واقعا خجالت زده ام کرد. زیرمونو پر منی و آب کس بود پاشدیم تمیزشون کردیم یه لب جانانه ازش گرفتم و رفتم خونه از اون موقع دیگه ماهی یه بارم شده یه حال بهم میدیم واقعا ممنونشم تازه با این سایت آشناش کردم اگه این مطلب و میخونی بدون خیلی باحالی پریسا
نوشته: اکبر