اگه دوستش داری باهاش سکس نکن
داستانی که میخوام براتون بنویسم واقعییه برا همین از اسم های اصلی استفاده نمیکنم. من یه دختر اهل تهرانم! چشم ابرو مشکیم و قیافم از نظره اطرافیانم با مزه و سکسیه! قدم 170 و وزنم 52 هستش کونم زیاد گنده نیست ولی کمر باریکم و هیکلم خیلی مانکنیه یه دوس پسر داشتم که یکی دو ماهی میشه که ندیدمش. منو مسعود عاشق هم بودیم یه پسر با قد بلند و قیافه ی سکسی بود جوری بود که وختی باهاش بودم احساس غرور میکردم. ما همدیگرو به خانواده هامون معرفی کرده بودیم و عاشقانه از کنار هم بودن لذت میبردیم خیلی وقتا منو تو کف میزاشت. آرزوم شده بود که باهاش یکی بشم. اون خیلی مغرور بود وقتی میدیدمش دلم میلرزید. با اینکه خیلیا تو کف من بودن ولی من مسعودمو با هیچی عوض نمیکردم.
یکی دو ماه از رابطمون گذشت روز پنجشنبه بود و خانواده ی من به ویلامون رفته بودن و خونه تا چند ساعت خالی بود. مسعود برا شام منو برد رستوران شاندیز و بعدش رفتیم پارک آب و آتش ^_^ اونقدر باهم آب بازی کردیم که هر دومون خیسِ خیس شده بودیم. هوا گرم بود ولی باد که میزد هر دومونم یخ میزدیم! ازش خواستم که منو ببره خونه تا لباسمو عوض کنم . برد دمه خونه و گفت که زود تر لباسامو عوض کنم و بیام . خودشم تو ماشین نشست منتظر من… رفتم خونه همه آرایشم پاک شده بود دوباره آرایش کردم و لباسامو عوض کردم و یه تیپِ توپ با شلوار پلنگیم زدمو اومدم پایین. سیگار مارلبروش گوشه ی لبش بود با غرور خاصش که به آدم نگا میکرد قند و نبات تو دلم آب میشد. مسعود رفت سمت نیاورون اونجا خونه داشت ازم خواست که باهاش برم بالا تا تو انتخاب لباس کمکش کنم. یه خونه ی بهم ریخته بود که لباسا همه جا پخش بود ولی در کل خونش خعلی باحال بود. سبک کلاسیک بود و پر از شیشه های ویسکی و مارتینی بود. میدونست که تا شب دیر وقت خونه نمیرم برا همین لباساشو عوض کرد و رفت تو آشپزخونه و یه پیک ویسکی برا منو خودش خالی کرد و آورد. نوره خونه خیلی ملایم بود یه آهنگ لایت جَو رو بهتر میکرد ازش خواستم که یه موزیک لایت بزاره… سیگارشو گوشه ی لبش روشن کرد و رفت سمت Tv و یه آهنگ کلاسیک اروپایی گذاشت. مثل تو فیلما شده بودیم ویسکیو سر کشیدم و ازش خواستم که یه سیگار برام روشن کنه… اومد نشست کنارم و برام یه سیگار روشن کرد. سیگارم مزه ی لبای اونو میداد… ازم خواست کفش های پاشنه بلندمو در بیارم واقعا اذیتم میکرد کفشام… درشون آوردمو گذاشتمش کنار مبل. به پاهام نگا کرد و گفت چه پاهای خوشگلی داره عشق من قربونش برم من. این جوری که قربون صدقم میرفت تو دلم غوغا میشد… سیگارمون باهم تموم شد و خاموشش کردیم زل زد تو چشام. تو اون نور ملایم خونه چشاش برق میزد دستمو گرفت و بهم گفت که خیلی دوسم داره و اصلا دوس نداره ازم دور باشه. ذستشو انداخت دوره گردنم نفسش بهم میخورد حشریم میکرد آخه به قول خودش مردم عضو جامعه ی بشری میشن! ما هم عضو جامعه ی حشریم! صورتمو با دستاش گرفت جلو صورتش لبام چسبید به لباش . عاشقانه میبوسید… همیون جور که نشسته بود بلندم کرد و نشوند روش… کیرشوکه میخورد بهم هس میکردم حشریم میکرد چشاش هیکلش تیپش… همه چیش حشری کننده بود مخصوصا اینکه همدیگرو دوست داشتیم باعث میشد بیشتر حشری بشیم و لذت ببریم خیلی hoT ~ شده بودم دستشو گرفتم آروم بردم روی سینم. آروم و با احساس میمالیدش حرکاتش یهو تند شد قلبش تند تند میزد ازم خواست که T-shert ام رو در بیارم سوتین تنم نبود یعنی یادم رفته بود بپوشم نوکک سینه ام رو گذاشت تو دهنش محکم میک میزد و با دستش اونیکی سینه ام رو میمالید احساس عشق میداد بهم… دستشو برد روی کسم. کسمو میمالید انگار تشنه ی کردنم بود با صدای آروم در گوشم میگفت که دوسم داره. میدونستم تا سکس نکنیم از این خونه نمیریم بیرون اونقدر که مسعود رو دوست داشتم حاضر بودم همه کاری براش بکنم پیرهنشو در آوردم و محکم بغلم کرد گفت بیشتر از این دیوونم نکن نمیخوام دستخورده شی قبل از ازدواجمون اینو گفت و آروم گرفت دو ذیقه نگذشته بود که شروع کرد ازم لب گرفت دوباره hoT شده بود کسمو با دستش میمالید دیگه صدای هر دومون در اومده بود منو گرفت بغلش و برد تو اتاق رو تخت درازم کرد و روم خوابید بازم ازم لب گرفت… شلوارشو در آوردم اونم ماله منو در آورد بهم گفت قول میدم با بکارتت کاری نداشته باشم فهمیدم که از پشت سکس میخواد منم که بش پا میدادم تو هر شرایطی رفت و یکم لیدوکایین آورد و زد به سوراخ کونم من کونم بزرگ آنچنانی نیست ولی چون کمر باریکم خیلی به چش میاد یه بالش گذاشت زیر کونم و اومد روم خودمو برا جر خوردن حاظر کرده بودم سر کیرشو گذاشت تو کونم آروم آروم هل میداد تو که من دردم نگیره بش گفتم که محکم تر بکنه خیلی حشری شده بود از قیافش معلوم بود آه و ناله ی جفتمونم در اومده بود. تند تند میکرد تو اوج حشر بودیم هر دومون داشت ارضا میشد ازش خواستم که بریزه رو سینه هام . فک کنم تاخیری زده بود چون من سه بار ارضا شدم و اون بعد نیم ساعت یه بار ارضا شد بعدش دوتایی رفتیم دوش گرفتیم و یه بارم تو حموم سکس کردیم خیلی حال داد بهم بعدش اومدیم بیرون از حموم و زدیم از خونه بیرون ساعت نزدیکای 2 شده بود خیابون نسبتا خلوت بود منو رسوند خونه و همین که رسیدم خونه خوابم برد بعد اون چند بار سکس کردیم و سرد شدیم از هم…
اگه کسیو دوست دارین باهاش سکس نکنین چون سردی میاره این یه واقعیته! البته زن و شوهر فرق میکننا!
نوشته: پروانه