سکس بیادماندنی با دختر کون گنده

سلام دوستان این خاطره ی من برمیگرده به سال 88اونموقع 20سالم بود رفته بودم عروسی پسر عموم اونجا دختری رو دیدم به اسم شیما یه دختر نسبتا تپل با سینه های75وباسن کمی بزرگ18سالش بودخلاصه بهم خیلی امار داد خیلی چشم تو چشم میشدم باهاش منم دیگه تاب نیوردم وگفتم کسی که میخاد باید ترتیبشو داد منم یواشکی گوشیمو دادم بهش تا شمارشو سیو کنه اونم شمارشو سیو کرد وبعد چند دقیقه شروع به اس بازی کردیم اون از خودش میگفت منم از خودم گفتم

بعد از چند وقت که به همین منوال گذشت یه روز زنگ زد وقرار گذاشت توی پارک ساعت 8صبح به خاطر این 8صبح چون اون مدرسه میرفت ولی یکشنبه ها بیکاری داشت ساعت 8 پس به بهونه مدرسه رفتن یکشنبه صبح با من بود سر اولین قراری که با اون رفتم خیلی خوش تیپ کردم خودمو یه تی شرت جذب اندامی وشلوار لی تنگ … ورفتم سر قرار تو ی پارک روی یه نیمکت با فاصله نشسته بودیم خیلی خوشش اومده بود ازم قرار اول با همون حرفای عاشقانه سپری شد وموردی پیش نیومد تا هفته بعد

قرار بعدی که شد روی همون نیمکت بودیم دیدم کم کم پاشو داره میچسبونه بهم طوری که دستشم گذاشته بود روی رون پام ومنم کیرم سیخ کرده بود وکاملا خودنمایی میکرد اونم متوجه شده بودتا اینکه ازم میپرسید تو ازوناشی که با دختر قرار میذاری دستت میره سمت سینه هاش منم گفتم نه من ازوناش نیستم وهفته بعد که میرسید ما کمی در رفتارمون پیشرفت میکردیم وتو اون هفته تاب نیووردم وموقع خداحافظی دستم رفت سمت سینش و یکم مالیدم و بغلش کردم تا اینکه دیگه باهام تو اون پارک قرار نذاشت و گفت ماشین بیا منم اول صبح به هزار بهونه ماشین میووردم وبا هم میرفتم سمت بیابون های خارج شهر ومشغول مالیدن از رو لباس میشدیم و من در پایان تشنه شهوت باقی می موندم و وقتی میرفتم خونه از شق درد نمیتونستم راه برم ومیرفتم جق میزدم خالیش میکردم ولی هنوز درد تخم هام درد میکرد تا اینکه تو قرار بعدی دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم از رو شلوار اونم خیلی از کیرم خجالت میکشید چون تا حالا دستش نخورده بود به کیرم وهمون لحظه یه موتوری سر رسیدتا اومد ببینه چی به چیه منم گازش گرفتم رفتم اینبارم رید تو حالم مجبور شدم جق بزنم ولی اینقر فشار روم بود که تصمیم گرفتم هرجور شده دفه بعد بکنمش خلاصه رفتیم بیرون در حال مالوندن کیر من بود که دیگه نفهمیدم چی شدرو صندلی عقب که نشسته بودیم یه دفه مچ پاشو گرفتم و کشیدم بالا چنان این حرکت سریع انجام دادم که سرش خورد به در ماشین وشوکه شده بود خوابوندمش و مانتوشو دادم بالا یه شلوار پارچه ای پاش بود سریع زیپشو باز کردم کشیدم پایین وای چی میدیدممممممممممم دوتا رون سفید وتپل ویه شورت توری اخخخخخخ شورتو سریع کشیدم پایین در همین حال داشت کریه میکرد که بعدا ازش پرسیدم چرا گریه میکردی گفت فکر کردم که پردمو میزنی کارم تمومه… خلاصه منم که کنترلم دست خودم نبود به جای اینکه از مغزم فرمان بگیرم از کیرم فرمان میگرفتم با ولع کسشو میلیسیدم و کس اش یکم مو داشت موهاش تیز بودن ویکم زبونمو زخم کردن ولی چنان غرق کس اش بودم که هیچی حالیم نبود که یدفه دیدم سرمو به کسش فشار داد وگفت تند تر منم تند ترش کردم وارضا شد و اینقد مایع از کسش حین لیسیدن اومده بود تو دهنم ویه مزه خوب میداد منم ومنم بش گفتم برام بخور نمی خورد اصرار کردم تا کله کیرمو بوس میکرد بعدش زبون زد بهش ولی وقتی کیرمو کرد تو دهنش اینقدر از خفه شدن میترسید که دندوناشو میکشید بهش ولی دفه بعد یه فیلم بهش دادم که یاد گرفت اولش بهم میگفت کیرم کوچیکه نمیتونی منو بکنی … اخه توپول بود ولی من کیرم 14سانته فک نمیکنم کوچیک باشه و منو با فیلمه مقایسه میکرد وبعد از اینکه کیرمو مالیدم به کس اش لا پاش کردم وبهش گفتم میخام بذارم لا سینه ات اونم قبول کرد منم اینقدر کردم لا سینه گندش که داش ابم میومد بهم گفت نریزی رو سینم کثیف کنی و دیگه دیر شده بود منم گرفتم رو صورتشو رو لباش بیشتر و دوس نداشتم از روش بلند شم اونم با دهن بسته جیغ میزد منم گفتم چی میگی دهنتو باز کن ببینم ولی باز نمیکرد منم دماغش گرفتم اونم مجبور شد دهنشو باز کنه برا تنفس وهرچی اب بو د رفت تو دهنش… واما دفه بعد قرار شد از کون بهم بده اوضاع مثل همیشه پیش رفت وحالا یه کون سفید گنده وبی مو جلوم بود اون داگی شد و گفت بکن منم اول باش بازی کردم وزبونمو بردم لاش روی سوراخش با زبونم دور تا دور سوراخش لیسیدم ولی هر کار کردم نرفت تو معلوم بود اکبنده … خیلی حشری شده بود تا جایی که بهم فحش میداد که بکنمش و منم کیرمو میمالیدم به سوراخش که یواش یواش کله کیرمو میکردم توش اونم دادش بلند شده بود ومیگفت نمیدونستم اینقدر درد داره منم یدفه تا ته کردم توش که جیغش بلند شد… وای گه کون داغی داشت منم بدون توجه به جیغ هاش تند تند تلنبه میزدم و کلی عرق کرده بودیم در اثر فعالیت سنگین تا اینکه ابم اومد و ریختم تو کونش تا قطره اخر وکیرمو کشیدم بیرون ولباس پوشیدیم ورفتیم و دفعه های بعد از کون بهم نداد فقط ساک میزد ولاپایی ابمم میریختم لا پاش ویک سال بعد شوهر کرد ومجبور شدیم بهم بزنیم … داستان کاملا واقعی عین واقعیت… امید وارم از اولین داستانم خوشتون اومده باشه وخواهشا نظرات تون راجع به این داستان بگید

نوشته:‌ good feriend

دکمه بازگشت به بالا