شیدای شی میل 94
–
با این که اعتماد به نفس داشتم ولی کمی هم استرس داشتم از این که نکنه اون سلاح سردی رو توی دستش گرفته باشه . با این که همه اینها رو ساکورا با من تمرین کرده بود ولی با این حال نگرانی خاصی داشتم از این که نکنه نتونم از فن هایی که می دونم به موقع و به طرز صحیحی استفاده کنم .
بهمن : درش میاری یا درش بیارم .
راستش خودم دوست داشتم که لخت شم و یا شورت و سوتین جلوش مانور بدم چون این جوری راحت تر می تونستم دور بگیرم . ولی دوست داشتم که کیر من یه سور پرایزی باشه براش .. پشت به بهمن قرار گرفته ازش خواستم که لباسمودر بیاره به این طریق می تونستم راحت تر با هاش بر خورد کنم . یعنی اون اول کیر منو نمی دید .. هیحان زده شد . همین که فهمید می تونه رو من تاثیر گذار باشه و منم با هاش همراهی می کنم بی اندازه خوشحال شده بود . دستاش خیلی داغ شده بود ولی من نمی خواستم حرارت تن اون تنمو بسوزونه . حداقل تا وقتی که بهش نشون ندادم قدرت دست کیه می تونستم به بازی خودم ادامه بدم .