هر کی به هر کی 4
–
-آریا آریا خیلی وقته منتظر همچه لحظه ایم . نمی دونم چرا . از همون روزایی که دیدمت دوست داشتم خودمو لخت کنم و بندازمت تو بغلت .-هنوزم که لخت نشدی -پس تو چیکاره ای ;/;شایدم این سکس خونوادگی و این بی توجهی داداشتم یه انگیزه ای شده باشه که من دلم خیلی چیزا بخواد که من ….. شلوارشو با سرعت و حرص خاصی از پاش در آوردم . دستمو رسوندم به سینه هاش .. -ادامه بده عزیزم چی داشتی می گفتی پریسا -که من راحت تر خودمو بذارم در اختیارت . فقط همینو می دونم که خیلی تشنه توام . دوست دارم تسلیمت باشم . دوستت دارم . بیا لباتو دوباره بذار رو لبام . نذار بیشتر از این حرف بزنم . تو هم بگو تو هم واسم حرفای شیرین بزن .-پریسای من خوشگل تر از پری من . منم دوستت دارم . منم هوس تو رو دارم . اگه لباتو ببوسم منم مث تو دیگه نمی تونم حرف بزنم -پس منو ببوس و آروم کارتو انجام بده . لختم کن . من کیرتو میخوام . اصلا فکر یه همچه روزی رو نمی کردم . از وقتی که هوس گاییدنش به سرم افتاد تا موقعی که به این آرزوم برسم زیاد طول نکشید . دوباره لباشو شکار کردم . دستمو یه بار دیگه از لای شلوارش به شورتش رسونده و با کوسش ور می رفتم . عین دختر بچه ها خیس کرده بود . خیلی هوسی و آتیشی بود . همونی که من می خواستم . همونی که واسش می مردم و هیجان منو زیاد می کرد . شلوارشو که در آورده بودم . دستمو دوباره رسوندم به سینه هاش و بلوزشو هم از سرش در آوردم . اوخ چی می دیدم . خوش بدن ترین دختری بود که تا به حال روبروم قرار گرفته بود و من حتی تو بهترین و تازه ترین فیلمها هم این طراوت و تازگی رو ندیده بودم . سرمو فرو بردم وسط سینه ها و سوتینش . مثل دیوونه ها سوتینشو لیس می زدم -خب درش بیار . زیرشو لیس بزن . منتظرته زبونتو میخواد . سریعا خودمو لخت کردم و فقط یه شورت پام بود . دوست داشتم اونم با هیجان کیرمو بماله و منوهم به هیجان بیاره . می دونست چه طوری منو حشری کنه و حال بده فکرمو خونده بود . دستشو از داخل شورتم به کیرم رسونده بود و اونو می مالید . خیلی حشری شده بودم . هوس داشت بیچاره ام می کرد . کیرم کلفت و سفت و دراز شده بود . پریسا رو به هیجان آورده بود .-آریا باورم نمیشه . اگه بتونی تو این جلسات شرکت کنی بهت قول میدم وقتی مسابقه کیر طلایی برگزار کنند بدون شک تو اول میشی .-تا چند دقیقه دیگه این طلا رو تقدیم تو می کنم . اول سوتینشو در آوردم و بعد هم شورتشو از پاش کشیدم بیرون . به همون اندازه که کیر من کیفیت داشت و کلفت بود کوس با کیفیت اونم در تنگی و کوچولو بودن حرف نداشت . بدن تپل و خوش پوست و تا حدودی سفید و جذاب پریسا تحت نفوذ من قرار داشت . حیفم اومد که یه مزه از کوسش نگیرم . چون اون با بیتابی داشت کیر کیر می گفت و دوست داشت زودتر اونو به فیض اکمل برسونم . دلم می خواست تا نیمساعت کوسشو بخورم و طوری اونو بسوزونم که همیشه آرزوی کیر منو داشته باشه -واییییییی نهههههههه نهههههه کوسسسسسسسمو بد ترش کردی . بده کیییییییرررررتو بده حالا اون فقط می تونه خاموشش کنه . آتیشو کم کنه -مطمئنی -زود باش تا حالا این جوری نشده بودم . خیلی دستپاچه و عجول شده بود . سوتینو از سردر آورد تا کاملا لخت خودشو در اختیارم بذاره -دوستت دارم دوستت دارم آریا منو بکن کیرتو بده . چند ماهه منتظر همچه روزی هستم . خوب شد که امروز از آرین کتک خوردم تا بالاخره عزممو جزم کنم و خودمو در اختیارت بذارم . دوست نداشتم به آرین خیانت کنم . خودش خواست حالا منم میخوام عزیزم منم میخوام -پریسا عاشق تو و کوستم . ته کیرمو گرفتم تو دستم و اونو به لبه های کوس زن داداش می کوبیدم . جیغ می کشید و می گفت نه نه زود باش بذارش تو وگرنه الان می پرم تو خیابون -دوست داری یه دفعه فرو کنمش تو کوست یا نرم نرم بکنمت -نمی دونم داری اذیتم می کنی . هر کاری می کنی بکن . فقط بکن بکن منو . کوسسم کییییییرررررتو می خواد . زودباش بذارش توی کوسسسسسم . کیییییرررررتو فرو کن داخل -با همه احترامی که واسه داداشم قائلم و با اجازه تو زن داداش گلم که کوس داری و اختیار کیرمو میذارم تو کوست و این کارو با اشتها و هوس هر چه تمامتر انجام دادم . رفته بودم رو تخت و رو پریسا سوار شدم . ضربه ها رو یکی پس از دیگری از چپ و راست وارد می کردم . سر شونه های زن داشو داشته و کیرمو به ته کوسش می کوبیدم -جااااااان می میرم واسه این کوس تنگ -مال خودت اگه گشادشم کردی بازم باید بکنیش -هر قدرم گشاد بشی مال خودمی . این کیر حالشو می کنه . خیلی کوس کیپ و با حالی داری پریسا . مثل این که مردای فامیل بی خایه ان و یا این که زیاد خودتو خسته نکردی -آره آریا جون گذاشتمش واسه تو -دیگه خالی بندی نکن اگه اخلاق گند آرین نبود که به این زودیها خودتو در اختیار من نمی ذاشتی -خب حالا قهر نکن خوشگل من شوخی کردم . سرمو گذاشتم لای سینه اش و میک زدن نوک سینه هامو شروع کردم . این جوری گاییدنش سخت تر شده بود و اگه می خواستم کیرمو اون داخل نگه داشته باشم یه خورده گردنم درد می گرفت .. خوشبختانه امروز یه بار دوست دخترمو از کون کرده بودم و یه بار هم جنده ای رو از کوس , واسه همین هر چقدر هم که از کوس پریسا لذت می بردم بازم یه خورده مقاومت داشتم که آبم به این زودیها نریزه . با این که پریسا هم با مردای دیگه سکس داشت ولی من خودمو لو ندادم . آخه جون خودش اون مراسم سکس خانوادگی رو یه مجلس خیانتی به حساب نمی آورد . از نظر اونا هر کسی وارد اون مجلس می شد در اون روز خاص باید همه چی رو فراموش می کرد . انگاری که همه شون یک گروه مجردند و بدون وابستگی و همه میخوان با هم حال کنن . چقدر با حال میشه جوووووون . هوس کرده بودم که منم برم تو محفل اونا ولی من باید از طرف مردا دعوت می شدم . نمی تونستم برم به بابا بزرگ بگم که منو دعوت کنه . تازه فکر کنم جلسه بعدی که اول ماه دیگه بود من یک هفته کم داشتم تا هیجده سالم بشه . از وقتی که پریسا داستانو واسم تعریف کرده بود واسه شرکت در این مجلس آروم و قرار نداشتم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick