اتوبوس هوس 67
–
-وااااایییییی دختر ! سمانه خوشگله دستات داره جادو می کنه . خوب نگاه کن . کاملا زاویه بندی ها رو در نظر داشته باش . ببین هیچ ترسی نداره . بعد از عاطی جون نوبت توست . طوری بهت حال بدم که وقتی پات به شهرمون باز شد دیگه همیشه با هام تماس بگیری و ازم دعوت کنی که بیام سراغت .
-اگه این جوری بشه که خیلی خوب میشه . مامانم چقدر خوشحال میشه .
-یعنی چه مامانت خوشحال میشه از این که ببینه تو با یکی ار تباط جنسی داری ;
عاطفه : نه ایمان جون حرفش دو پهلو شده . منظورش اینه که مامانش از این که اون درمان شده حوشحال میشه .-سمانه جون فدای اون دستت بشم من . آب کیر مو داره خالیش می کنه ..
دست سمانه کیرمو به طرف کس دوستش هدایت کرد . البته حرکت واقعی به سمت کس از طرف کیر من بود . من فقط می خواستم اونو با صفت کیر مهربون آشنا کنم تا دیگه ازش نترسه .
-عاطی جون کست خیلی تنگ و فابریکه .
-خب دیگه همون یک تجاوز بود و دیگه بس .
-ولی از این به بعد من در خدمت تو هستم و بهت هم میگم اگه دوست داری بیا و اگه نمی خوای من اصراری ندارم .
-فدای تو و مرامت ایمان ..
کسش با این که تنگ بود ولی داخلش دراز و طولانی بود . طوری که همین جور به طرف انتها پیش می رفت و فکر کنم اگه به جای کیر بیست سانتی .. کیر سی سانتی هم می داشتم فرو می رفت توی کس عاطفه . ولی شکم نداشت و همچین چاقالو نبود ..
-بگیر بگیر .. سمانه بیا جلو تر ببین کون دوستتو چه خوشگل می لرزه .
-می دونم من همیشه می بینم این صحنه ها رو .
-راست میگی اصلا یادم نبود تو همیشه داری با اون لز می کنی . حالا خوب نگاه کن به حالت کیر من که داره تا به انتهای کس دوستت میره .
-خوشم میاد .
-از این که می بینی دوستت این جوری زیر کیر من دست و پا می زنه خوشت میاد ;
-فراوون .. دوست دارم ببینم .
-پس خودت رو هم بذار جای اون . وقتی که از دیدن خوشت میاد پس بدون که اگه بره توی بدنت چه لذتی می تونه داشته باشه !
عاطفه : آخخخخخخخخ اوووووووفففففف کسسسسسم ایمان جون .. چه کیفی داره . چه مزه ای داره !
سمانه .. تا نخوردی نمی دونی که من چی دارم میگم ..
عاطقه شروع کرد به فریاد کشیدن و نشون دادن هوس خودش . سمانه هم به وجد اومده بود .
سمانه : عاطی چون آروم تر نمی خوام بقیه بیان و یهویی ما رو ببینن . خجالتم میاد .
-دختر این چه خجالتی داره ! وقتی یه کاری رو همه ما بی پرده و در کنار هم داریم انجامش میدیم دیگه شرمی نیست .
سمانه : یعنی ما بی حیاییم ;
-لباتو بیار جلو ببینم ..
قبل از این که ببوسمش گفتم -از بی حیا هم بی حیا تریم . سمانه کنار دوستت قمبل کن و یه حالت زانو زده و تقریبا سگی به خودت بگیر .
عاطفه : اووووووووهههههه ایمان جون .. نهههههههه الان نه .. الان کیرت رو بیرون نکش . من هنوز ارضا نشدم .
-نه این کارو نمی کنم . فقط می خوام روی سمانه جون قلق بندی کنم و یه آب بندی مختصری روش انجام بدم . هر چند در این مرحله تو و اون با رها و بار ها در لز این کارو کردین . ولی وقتی که انگشتای یک مرد میره توی کس یه زن و با هاش بازی می کنه یه حال دیگه ای داره . زن یه تعلق خاطر دیگه ای نسبت به مردش حس می کنه .
-اووووووخخخخخخخ فدات شم . حالا من مال تو ام و دوست دارم که تو هم لذت ببری .
انگشتامو که کردم توی کس سمانه جیغ اونم در آوردم .
-ایمان .. ایمان جون درش بیار اونا رو بذار توی دهنم می خوام انگشتاتو میکش بزنم . هوس خودمو بخورم .. عاطفه .. زود باش . زود بش ارگاسم شو . من می خوام با ایمان جون حال کنم . ..
-چیه تو که تا حالا نمی خواستی و می گفتی من می ترسم .
-ترسم ریخت . ریخت .. حالا من کیر می خوام .
-سمانه به سینه هام دست بزن . با هاشون بازی کن . این جوری زود تر ار گاسم میشم .
دستای سمانه رفته بود رو سینه های عاطفه و منم شونه های عاطی رومالشش می داد م . کون تپل عاطفه همچنان با ضربات کیری که بر کسش وارد می کردم عین ژله می لرزید . حرکتی که سر مست سر مستم می کرد . یه لحظه دیدم که دیگه خیلی شلوغ پلوغ می کنه و اوضاع باغ رو داره می ریزه به هم . یه دستمو گذاشتم جلو دهنش .. با یه دست دیگه اش دست منو پس زد ..
-ایمان جیغ نمی زنم .. اومد .. اومد .. آبم اومد . راضی شدم .. بازم می خوام . بزن .. کیرتو بزن توی کسم .. خوشم میاد ..
سر و صدای سمانه در اومده بود.
-عاطفه خواهش می کنم حالا تو ویزیت و درمان شدی نوبت منه …. ادامه دارد …. نویسنده …. ایرانی