فقط یک مرد 46
–
کیرمو طوری یک ضرب کردمش تو کون جمیله کون گنده که می خواستم دردش بیارم ولی اون قوی تر از این حرفا بود که جیکش در آد . لعنتی شنیده بودم که عربها کوس گشادن ولی نشنیده بودم که گون گشاد باشن . البته عربای خارجی و غیر وطنی که خیلی کون گشادن . از بس پول مملکتو دادیم اونا کوفت کردن که خلیج همیشه فارس ما رو کردنش خلیج عربی و تا کوس ننه چند تا از این خلفای عرب تو همون آب خلیج فارس گاییده نشه اونا ول کن قضیه نیستن . بد فکری هم نیست ها . از این به بعد باید به نفع کشور خودم امتیاز بگیرم تا کوس و کون زنای عربو بگام ولی اونا آدمو تلف می کنن . بیچاره می کنن . جمیله اندام بدی نداشت و اگه تو کوکش هم می رفتیم ظاهر بدی هم نداشت ولی نمی دونم چرا من دوست داشتم خوشگل تر و ظریف تر از اینا باشه . نصرالله خان چپ چپ منو نگاه می کرد از این که می دیدم کون زنشو گاییدم خیلی پکر بود -حامد جان من که اونو کوس آبش می کنم . سعی می کنم سوگلی اون از من بار دار شه ولی یادش باشه به این کوس کش که مال ملت ما رو می خوره بگو تمام شناسنامه ها فارسی و به نام پدر کوروش باید باشه . وگرنه خنجر اسلامو فرو می کنم تو سوراخ کونش و از وسط جرش میدم .. حامد پاسداره از ترس کونش این حرفای منو تر جمه نکرد . ولی چه حالی می کردم با کون این جمیله .. -های نصرالله خان تو که می گفتی کون کردن المکروه .. الحرام .. پس این سوراخ گشاد چیه ;/; کیرمو که تو کون زنش فرو کرده بودم از بغل چند تا انگشت منم توش جا می شد . کاری کردم که شیخه نگاهشو به سوراخ کون زنش بدوزه و در همین حال بهش می گفتم های ببین چشم کورتو باز کن .. الوسیع ..الوسیع .. یعنی خیلی گشاده .. دیگه نمی دونستم چه جوری ترجمه اش کنم که حالیش شه . این حامد ایرانی عرب صفت هم که تر جمه نمی کرد تا کارم راحت شه ولی با دست به جایگاه کیر نصرالله اشاره زدم و یه اشاره هم به سوراخ کون جمیله که یعنی این چیه . ما هذه ;/; نمیدونم درست گفتم یا نه .. الوسیع .. الحرام ..لا لا…الحلال ..الحلال … اینو می گفتم و با حلال حلال گفتن حال می کردم . آی گاییدم آی گاییدم این کون جمیله رو اون دو تا بی خایه با حسرت به من نگاه می کردند . باید جیگرشونو می سوزوندم . حالا که دوست دارن صحنه گاییده شدنو ببینن پس بذار ببینن . نامردا فکر کردن هر غلطی که دلشون میخواد باید بکنن و کسی هم نگه بالای چشتون ابروست . .دیگه خیس عرق شده بودم . این نصرالله خان از این جور گاییده شدن کون زنش شگفت زده شده بود .- یالعجب .. یالعجب -سوراخ کون زنت یک وجب یک وجب .. کاش این مادر قحبه فارسی بلد بود و حرفای منو حالیش می شد . نمیدونم چرا خون این عربای غیر ایرونی رو می خوردم سیر نمی شدم . تا زمانی که ملت خودمو در رنج و بد بختی می دیدم نمی تونستم اونا رو ببینم که دارن به ریش ما می خندن . برای همین تصمیم گرفتم تا می تونم اونا رو بگام و سرشون کلاه بذارم . صدر رحمت به قوم یهود اینا اگه به جایی می رسیدند رحم به صغیر و کبیر نمی کردند . هنوز به جایی نرسیده صاحب اختیار همه چی شده بودند وداشتن واسه کشور من تعیین تکلیف می کردند وای به روزی که اگه یه شاخی هم پیدا می کردند . نصرالله و حامد صورتشونو آوردند جلوی سوراخ کون جمیله منم همچین با فشار تو کون زن شیخ آب ریختم و بر گشتشم آنچنان سریع بود که در یک لحظه کیرمو کشیدم بیرون و با آخرین توان و غیظ و عصبانیت سرهاشونو گرفته به کون جمیله چسبوندم طوری که آب کیر بر گشتی من مقداریش روریش این دو نفر نشست . منم داشتم فکر می کردم چی بهشون بگم که حقشون باشه . دونایی دنبالم کردند و می خواستند منو بزنن . منم از دستشون در می رفتم . نمی دونستم چی بگم . می خواستم بگم بخورید این آب کیر رو که حروم نشه ..-لا تسرفوا ..اکل ..اکل حامد جون اگه بد ترجمه کردم حالیش نشد تو تر جمه کن … خلاصه موش و گربه بازی ما ادامه داشت تا این که اون دو تا جاکش رضایت دادند که دست از سر من وردارن . از اونایی بودند که می دونستم خوک رو با پوستش می خورند . هرچند هیکل هر دوتاشون هم شبیه به خوک بود . ازبس مفت خورده بودند . من و جمیله دوتایی مون رفتیم حموم و غسل کردیم . -یا حبیبی -محبوبی محبوبی .تو حموم کیرمو گذاشت تو دهنش و گفتم لا ..لا .. الان خسته ام لالا .. سرمو از حموم بیرون آورده و به حامد گفتم مرتیکه جفنگ به این زنیکه بگو ما تازه اومدیم حموم چرا بیخود داره غسلمونو باطل می کنه . با این تر فند ها بود که از حموم اومدیم بیرون . ولی دهنم سرویس شد تا سه چهار روز داشتم زنای عربو می گاییدم ولی خودمونیم تو کوس نصف بیشترشون آب نریختم و فقط کیرمو می پروندم . سر بیشتراشون کلاه رفت ولی در چند مورد زنا مچ منو گرفتند و مجبور شدم تو کوسشون آب بریزم . تیکه های خوشگل هم توشون زیاد بودند . هنوز بیست نفرشون مونده بودند . فکر فرار به سرم زده بود . طوری با همه خوگرفته بودم که فکر می کردند عاشقم که تا ابد همونجا بمونم ولی من که همچین قصدی نداشتم . می دونستم این روبه صفتان شیطان زاده دهها زن دیگه هم واسم میارن که بگامشون و کار به همین بیست تا ختم نمیشه وگرنه این بیست تا رو هم می گاییدم و ول می کردم . چون می دونستم که رابطه اینا با دولت ما چقدر خوبه . کشور ما همه چیزشو که میده به این عربای بیگانه این کیری رو هم که این روزا کیمیای یگانه شده دو دستی تحویل اینا میده و میگه تا هر وقت میخواین حالشو ببرین . آخه صاحب کیر منم از کیسه خلیفه می بخشن … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی