مامان تقسیم بر سه 56
–
اوه نه اوه نه مبین نه .. عزیزم نکن .. کف دستشو گذاشته بود رو کسم و با انگشتای دست دیگه اش با کسم بازی می کرد . خیلی تند اونو می کرد توی کوس و درش می آورد .. -مامان هنوز خیسه . تو این همه آبو از کجا داری . انگشتاشو لیس می زد -مبین جون داری شیرینی خامه ای می خوری ;/; آخه اون این مدل شیرینی رو خیلی دوست داشت . انگشتاشو هم می لیسید . حالا خیسی کس منو هم این جوری میک می زد . -پسرم تو که این جوری می خوری من چی بخورم . دلمو می بری . به هوس میفتم . آخه منم دل دارم .منم می خوام . تو داری شیرینی می خوری و عسل . منم بستنی قیفی دوست دارم . میدیش به من ;/; نمی دیش ;/; -مامان بذار من شیرینی خودمو بخورم بعدا .. با هوس و کرشمه طوری نگاش کردم که دیگه نتونست کیرشو از دهنم دور نگه داشته باشه .. -چیکار کنم . مامانو باید دوست داشت . نمیشه بی احترامی کرد . کیرشو که اون شب برام کلفت ترین و دراز ترین کیر های دنیا نشون می داد به دهنم نزدیک کرد .. تا دهنمو باز کردم تا اونو اون داخل جاش بدم خودشو عقب می کشید . بی انصاف داشت اذیت و تشنه ام می کرد .. با این کارش هیجان دور سینه ها و زیر کسم بیشتر می شد . دیگه واسه یه لحظه نتونستم جلو خودمو بگیرم . یکی از این دفعات درجا زدم ته کیرشو گرفتم دردش گرفته بی حس هم شده بود تا بیاد در بره سر کیرشو گذاشتم تو دهنم . -آها حالا گرفتمش .. کجا می خواستی در بری -اوخ مامان خوشم میاد .. نکن . -دوست داری نکنم ;/; تو کسمو می خوری حال می کنی باید بذاری منم کیرتو ساک بزنم و حالشو ببرم . مبین نتونست سر جاش وایسه . در جا دراز شد و بی اراده . بهم اجازه داد که هر کاری که دلم می خواد باهاش انجام بدم و منم دیگه دریغ نکردم . خودم بیشتر حال می کردم . چشامو به کیر تپلش دوخته و داشتم به این فکر می کردم که تا لحظاتی دیگه همین کیر رو داخل کس خودم حس می کنم . چقدر هیجان داشت سکس با پسر گل و نازم . حالا واقعا جاش نبود که به این فکر کنم که وقتی معین بر گرده چی میشه راستی راستی هم فکر می کردم .. مبین از جاش پاشد . خودشو رو من خم کرد و به زحمت تونست پس گردن منو ببوسه -آخخخخخخ مااااماااان دوباره دوباره بازم همون شور و همون حال .. الان چند ساعته .. -بیشتر از سه ساعته که داریم با هم سکس می کنیم . نه اون خسته می شد نه من . دوتایی مون دوست نداشتیم که این لحظات تموم شه . درحال بوسیدن و لیس زدن به پشت گردنم با یه دستش موهامو نوازش می کرد و با دست دیگه اش هم با سینه هام ور می رفت .. اون نمی تونست بیکار بشینه . دوست داشت با تمام وجود و بدن و احساسش حال کنه و حال بده .. واقعا پسرایی تربیت کرده بودم که در سکس لنگه نداشتند . پر شور و پر حرارت و دیگه چه راحت می تونستند تامینم کنن . کیرشو از دهنم بیرون کشید . منم سخت نگرفتم . با حرکات مالشی و نر مشی اون حس کردم که بازم دوست دارم که یک بار دیگه هم کیر اون و کس من همدیگه رو ببوسن و برن تو بغل هم . یه خورده هم هوس و معاشقه رو با هم تر کیبش کردیم -عزیزم بگو دوست داری مامانت خودشو پیش تو چه جوری درست کنه تا بیشتر تحریک شی . -مامان تو هر کاری کنی برای من تحریک آمیزی .. حالا بگو من چیکار کنم مهسا جونم . -منم یه جوابی مث جواب تو رو دارم ولی اگه یه شورت تنگ و فانتزی پات باشه که ورم کیرتو خوب نشون بده بندازه توی دید این از همه چی واسم هوس انگیز تر نشون میده .. هر لحظه تشنه تر و پر جوش و خروش تر از لحظه قبل می شدیم -مامان بگو بگو بازم بگو کیر منو می خوای .. سکوت کرده بودم . می خواستم ببینم اون چیکار می کنه شایدم می خواستم یه کاری مشابه کاری کرده باشم در زمانی که من می خواستم کیرشو بذارم توی دهنم و اون خودشو عقب می کشید . دستشو دوباره گذاشت روی کسم و با مالش و باز کردن چاکش بازم داشت منو بی حسم می کرد .. برنده واقعی میدون امشب اون بود . هر چند که دوتایی با هم در نهایت عشق و حال و تفاهم بودیم و این حرفا رو با هم نداشتیم . -مبین معلومه هدفت چیه ;/; ایستاده شل شدم .. با چشایی خمار نگاش می کردم -مامان دو دقیقه پیش یه چیزی ازت پرسیدم جواب منو ندادی ببینم خجالت می کشی ;/; -از چی مبین . از این که بگم کیر می خوام . کیر می خوام که بره تا ته کوسم و از دهنم در آد ;/; زود باش .. آره بازم اونو می خوام .. دستشو گذاشتم رو کیرش و کف دستمو هم گذاشتم زیر بیضه هاش و اونو کمی بالا آورده بهش گفتم ببین اینم که داره داد می زنه کس می خواد .. حیفه که بخواهیم دو تا عاشق و معشوق رو یا همون دو عاشق رو از هم جدا نگه داشته باشیم . دلت میاد مبین ;/; -تو چی مامان اون …. با یه حرکت رو به هم دوباره خودمونو به هم چسبوندیم . کیرش روی کسم قرار داشت …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی