خانوما ساکت 13
–
میترا -جاااااااان .-میترا!-جوووووووون بگو چی می خوای -تو رو تو رو عزیزم . -اوخ هوتن این جوری نگو که دیگه ولت نمی کنم و از دست شوهرم فرار می کنم . بگو چی می خوای -تو رو میترا تو رو .. -منو که داری . دوست داری جرم بدی و تیکه تیکه ام کنی پس بکن .. -میترا این افسونگریهات منو کشته .. این زن شیطون بلا رو هر طور که می کردیش بازم همون شیطونیها و افسونگریهاشو داشت . حلقه کوسش کیرمنو تو خودش حل کرده بود . چه حلقه نرم و سوراخی داشت . کیرمو تو کوره کوس خودش ذوب کرده بود . -زود باش میترا زود باش . به سینه هاش چنگ انداخته بودم و اونم با حرص و هوس می گفت -هوتن بیشتر فشارش بگیر . چنگش بگیر . من چیزی نمیگم . حرفاش هوسمو بیشتر می کرد . با این که همراه با هوس احساس درد هم می کرد ولی صداش در نمیومد . -زودباش .. زودباش ارضاشو .. زودباش .. می خوام کیرمو از کوست در بیارم فرو کنم تو کونت . می خوام کونتو جررررششششش بدم . -تو همین حالاشم می تونی کونمو جر بدی . چند بار بهت گفتم من در اختیارتم . تسلیمتم . مال توام . مال تو .. بکش بیرون کیرتو از کوسم و بذارش تو کونم . می خوام حال کنی . ازم لذت ببری .. وقتی دیدم میترا تا این حد خودشو در اختیارم گذاشته و این قدر محبت داره و مهربونه دیگه دلم نیومد که اونو ارضا نکرده از کون بگام . از حداکثر توان و راههایی که می دونستم و می تونستم استفاده کردم . کیرمو درسته می آوردم بیرون و می کردم تا ته کوسش . دوباره می کشیدمش بیرون و اونو در قسمت بیرونی کوس از پایین به بالای کوس می کشیدم و به قسمت بالای کوس و چوچوله هاکه می رسیدم این فشار و اصطکاکو زیاد می کردم . -اوووووووخخخخخخ هوتن .. هوتن .. تو شاهکاری .. تو نمونه ای .. کوسسسسسم . کوسسسسسم …. کیییییرررررت استاده .. استاد هوتن .. حس می کنم کوسسسسسم از همون بیرون داره خالی می کنه . ولم نکن .. با سینه هاش هم بازی می کردم . اون لبای هوس انگیزشو به لبام چسبوندم . چقدر لبای پر هوسی داشت . یه حالتی که دلم می خواست همون آن کیرمو از کوسش بیرون کشیده و پس از بازی کردن با لباش اونو فرو کنم تو دهنش .اون واسم ساک بزنه و من حرکت لبای سرخ روژآگینشو روی کیرم ببینم . وای که چقدر شیفته این حالت بودم . لبشو بازترش کرد و گفت -بگو جون دلم میترا فدات شه . چی می خوای خجالت نکش .. -من تو رو می خوام که در اختیارت دارم . تو رو . تو رو .. یه تیکه آتیش و هوس . عشق و حال . بهترین زن دنیا . هوس انگیز ترین اونا .. -اوووووهههههه نه هوتن . می دونم خالی بندی می کنی ولی با این حرفات اوج می گیرم . حس می کنم دختر دیروزی هستم .. -هرچی باشی تو معشوقه امروزی من هستی میترا .. یادت باشه فقط باید مال من باشی . مال من . مال من نه هیچکس دیگه. -من مال توام . مال تو . سعی می کنم حتی مال شوهرم نباشم -خوبه خوبه میترا من مرد حسودی هستم .. ولی تو دلم می گفتم مینای تو رو هم میگام . کون متوسطی داره دخترت ولی از هر چیز تر و تازه و نوبری که آک باشه و پلمبشو خودم باز کنم خیلی خوشم میاد . وای هوتن هوتن با ایمان .. تو که خوار همه رو گاییدی . زندگی رو همین کیر و کیر بازیها دور می زنه دیگه .. آدم روزی سه بار غذاروکه می خوره . سکس هم یه نوع غذاست دیگه . حداقل روزی یه وعده رو که باید از این غذاها میل یا صرف کنه .. هرچند گاهی وقتا توی یک سرویس چند وعده غذا میل میشه . با این که فکرم مشغول بود ولی اتوماتیک وار به همون شیوه بکش بیرون بذار ته بکش روش در حال گاییدن و لذت دادن به میترا بودم . سینه هاشو ول کرده و با کف دستام و نوک انگشتام به نوازش بالای سینه ها و زیر گلوش پرداختم . این کارو با عشق و احساس و خالصانه طوری انجام می دادم که اون دیگه تسلیم تر از تسلیم شده بود و هوسش به بی نهایت رسیده بود . حالا حرکت بکش روش رو ول کرده و سرعت کردن اونو زیاد کردم . می دونستم با این شور و حالی که داره نزدیکه آبش بیاد .. -هوتن هوتن جون .. عالیه عالیه .. شیوه ات درسته .. بزززززن بکوبون .. کوسمو بکوبون .. وااااااایییییییی .. خواهش می کنم .. انگشتای ناخن بلندشو تو پهلوهام فرو کرده بود و از درد و سوزش به خودم می پیچیدم ولی کیرمو از تو کوسش بیرون نکشیدم . -جووووووون اومد اومد هوتن تموم نمیشه .. همین جوری داره حرکت می کنه .. کوسش سنگین و غلیظ تر شده بود . -چی دوست داری . میترا جون .. بریزم تو کوست یا تو کونت .. سکوت کرده بود . می دونستم کوسش تشنه آب کیرمه . می دونستم لذتش با این کار من تکمیل میشه . ولی از این فرهنگش خوشم اومد که گفت هر طور که تو لذت می بری منم همون طور کیف می کنم . هر طوری که تو خوشت میاد . اونو بوسیدم و دستامو دور کمرش حلقه زده . لبامون رو لبای هم قرار داشت . چقدر از تماس تن گرمش با بدن خودم لذت می بردم . با چند تا ضربه دیگه حس کردم که آبم داره تو کوس میترا خالی میشه . اونم در همین حینی که آبم تو کوسش خالی می شد زبونشو گذاشته بود تو دهنم و به زبونم می مالید … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی