سوء استفاده صاحبخانه (۱)
سلام اسمم فریبا ساکن شهرستانم ۳۰سالمه
قدم ۱۶۰میشه وزنمم ۷۰ سینه هام بزرگن سایز ۹۰ ارثیه خواهرامم بزرگن سینه هاشون کونمم سایزش بزرگه و پرحجم همیشه شلوار میخرم کمر گشاد میگیرم رونامم تپله صورتم که تو چشم میاد یجورایی معمولی چشم درشت پوستخیلی سفید موهامم رنگ بلوند کردم یهکمم تپلم شکم و پهلو دارم
چندین ساله که ازدواج کردم یه پسر هم دارم هرجا که میرم نگاه های سنگین مردا روم حس میکنم مخصوصا سینه هام که خیلی تو چشم هستن ولی به شوهرم متعهد بودم همه لحاظ خوب بود حتی از لحاظ جنسی کم نمیذاشت همه کار میکرد منم جفت سوراخمو در اختیارش میذاشتم همیشه
زندگیم عادی بودکه شوهرم گف بایداز این خونه بریم صابخونه میخواد پسرشو بیاره دستمون به دهنمون میرسید اونم رف یه خونه ای پیدا کرد ساکن اونجا شدیم یه صاحبخونه جدید به اسم نادر سنش ۵۰راحت میشد تپل به شدت هیز زن و بچه ام داشت به بهونه های مختلف میومد دم دره خونمون تا چشم چرونی که روزایی که شوهرم نبود پسرم ۶سالشه
یه روزی زنگ زدن از بیمارستان که شوهرم تصادف کرده از نخاع صدمه دیده باید عمل بشه ماام قبول کردیم خرج عملش خیلی زیاد میشد پس اندازمون دوستو آشنا جمع کردم ۶۰میلیون کم اوردیم وام رفتم بگیرم ولی طول میکشید هرفکری بگید به سرم زده بود نشد که نشد یه در به در این ۶۰تومن بودم که صاحبخونه نادر دیدم سلام احوالپرسی حال شوهرمو پرسید منم گفتم اره اینطوریه گف عجب خدا سلامتی بده بهشا رف ازمم پرسید گوشیش همراهشه حالشو بپرسم گفتم نه توو خونس گوشیش
شب شد ساعت ۸بود دیدم یه پیامک به گوشی شوهرم اومد نوشته بود ۶۰میلیون میخوای هنوز؟
گفتم شما؟
گف میخوای یا نه؟
گفتم بله ولی شما؟
گف من ۶۰میلیون بهت میدم.
گفتم خب کی هستی؟
گف نادرمم صاحبخونتون.
گفتم اع اقانادر شمایید ممنون از لطفتتون زحمت نکشید جور میکنم
گف نه زحمتی نیس اگه میخوای بیا بدمبهت.
گفتم چندوقته بهتون پسمیدم ببخشید توروخدا بازم.
گف نه نمیخواد پسبدی فقط یه شرطی داره.
گفت چه شرطی؟
گف اینکه بیام پایین امشب در اختیارم باشی.
گفتم باخودت چی فکر کردی اقانادر الان میرم به نسرین خانوم(همسرش)میگم چه شوهر هرزه ای داره.
گف اگ اینکارو کنی فردا صبح وسایلتو میریزم تو کوچه تو این اوضات
گفتم نه من اهلش نیستم نیازی ام به پولت ندارم.
گف باشه هروقت نظرت عوض شد من در خدمتت هستم .
جوابشو ندادم همش در حال زنگ و پیام بودم که ۶۰تومنو جور کنم ساعت ۹بود ۱۰تومن دیگ جور کرده بودم ولی دیگ هیچکی نداشتم باید صبح به بیمارستان اطلاع میدادم که پولو نمتونم پرداخت کنم انتقالش بدن که نمتونن عملش کنن
خیلی با خودم کلنجار رفتم همش تو مغزم بود بهش پیام بدم بخاطر شوهرم
مجبور شدم بهش پیام دادم من هستم کی میخوای؟
گف میدونستم کارت میوفته بهم فریبا جان همین الان عالیه بیام پایین پیشت گفتم نه پسرمو چی کنم گف بفرستش بره خونه بابابزرگی چیزی گفتم نمیشه پولو بدی فردا شب کارتو کنی گف نه اصلا گفتم پس صبر کن
رفتم یه آژانس گرفتم پسرمو فرستادم خونه خواهرم بهشونم گفتم پیشتون باشه حال هوای خونه خوب نیس براش اوناام اصرار کردن خودمم برم که گفتم حالم بهتر شد میام
بهش پیام دادم بیا پایین
گف اومدم خونه لخت باش
من یه سوتین مشکی تنم بود با یه شرط زرد لباسامو دراوردم لخت شدم یه ارایش ریزی ام کردم که زنگ خورد تو ایینه خودمو دیدم از خودم بدم میومد درو باز کردم نادر اومد تو منو لخته لخت دید گف به به فریبا خانوم چه حوری ای شدی پستونات از چیزی که فکر میکردم بهتره گف بریم که خیلی کار داریم گفتم همینجا تو حال گف بیا بریم رو تخت اونجا گفتم نه همینجا اخه نمیخواستم حایی که شوهرم منو میکنه زیره یکی دیگ برم رفتیم نشستیم رو مبل لبش رف روی لبم صورتمو گرفتش لبامو میخورد دهنش بوی سیگار میداد همراهیش نمیکردم فقط چشامو بسته بود ثابت واستاده بودم سینه هامو گرفته بود لبامو میخورد که رف رو گردنم گردنمو میخورد مک میزد مک زدنش خیلی محکم بود گفتم کبودش نکن احمق گف زر نزن سوتینمو دراورد سینه هامو شروع کرد خوردن میگف اوممم خیلی بزرگن اووووم من حس نفرت داشتم هم از خودم هم از این بیناموس خیلی محکم میخورد بعضی وقت ها هم نوکشو گاز میگرف که دردم میگرف میگف اخخ وحشی اروم گف جوری میکنمت ننت گاییده بشه خیلی بدم اومد گفتم فش نده اشغال گف گه نخو مادرجنده ۶۰میلیون میخوای هرکاری که بگم میگی چشم چشمامو اونوری گردم ساکت شدم که موهامو کشید رو زمین پرتم کرد خودش نشست رو مبل سینه هامو نگاه کردم دیدم قرمز شدن جای چنگ و دندونه
همونجوری که شلوارشو درمیاورد گف بیا بخور ببینم فریبا جنده ما چجوری کیر میخوره منم دیگ ساکت شدم همونجوری نشستم کیرشو دراورد دست کشیدم بهش یه کیره کته کلفت ۱۶سانت میشد گمونم کلفتم بود یه لیس از زیر کیرش تا سرش زدم گف ماشالله فریبا گفتم به زنت چی گفتی اومدی گف گهخوریش به تو نیومدا شروع کن منم شروع کردم خوردن کیرشو میکردم دهنم در میاوردم تندتند با سرعت تا تههه میبردم یه فشار به کفه سرم میداد نگه میداشت اوق که میزدم در میاوردم از دهنم اینکارو چند بار تکرار کردم گف بیا بشین روش رفتم بشینم شرتمو درآوردم تا اومدم برم رو کیر گف بچرخ کونتو یادم رف خانوم
برگشتم کونم حجمش زیاده یکمم افتاده شروع کرد ور رفتن باهاش میزدشو بوسش میگرد گازش میگرف حسابی سرخش کرده بود منم فقط تحمل میکردم گف دلا شو همونجوری دلا شدم حالت رکوع زبونشو رسوند رو کسم لیس میزد منم خوشم اومدش ولی حسه خیانتم اجازه بروز نمیداد کونمو بیشتر باز کرد گف به به سوراخ کونتم که امادس جنده امشب چه عشقی کنم
گف بیا بشین روش حالا همونجوری اومدم بشینم گف نه بچرخ صورتو خوشگلتو موقع دادن ببینم ساکت بودم حرف نمیزدم چرخیدم نشستم روش تا تهه تا خایه هاش کردم تو کسم یه اوفف ناخداگاه گفتم از کونم گرف بیشتر فشار داد جاگیر شد گف جااااان فریبا بالاپایین کن شروع کردم بالاپایین کردن وزنم سبک نیس خیلی یه ذره فقط بالاپایین میشدم اونم از سینه هام گرفته بود میخورد خودشم یه تکونی هایی میخورد دستشو گذاشت روکونم خودشمم کمک میکرد بالا پایین میشدم سینه های بزرگم بالا پایین میشدم صداشون درمیومد اونم زل زده بود بهم منم گردنمو کج کرده بودم چشامو بسته بودم سعی میکردم تظاهر کنم خوشم نمیاد ولی جدا خوشم اومده بود
صدای شاپ شاپ کسم دراومده بود صدای نفساش میومد فقط تشویقم میکرد میگف عالیه ماشالله افرین گاییدمت آخر جنده خانوم ماشالله چه سینه هایی
گهگآهی هم سینه هامو میچلوند گف پاشو
پاشدم گف بخواب رو مبل خوابیدم گف نه رو به من پاهامو باز کرد یه پامو انداخت رو مبل یه پامو گذاشت رو شونش شروع کرد کردن تا خایه هاش میکرد تو کسممم عالی بود من از مبل گرفته بودم تکون میخوردم که دیگ نتونستم تحمل کنم یه تویی محکم بهم زد گف اههههههه اوووفففف اروووممم گف به به فریبا خانوم زبون باز کرد باشه خانوم خانوما حالم بهم میخورد از این مدل حرف زدنش
دیگ من داشت آبم میومد به حرف افتادم گفتم اااییی بکن اوووممم اااااایی بزن محکممم تر ااااییی بکن نادر بیشتر بکن چشامو بسته بودم که دید دارم از خود بیخود میشم افتاد روم سینه هامو محکم دستش گرف سرشو گذاشت کنار گردنم گفتممم اووومممم ااااییی بکن نادر آبتو بیار اونم فقط نفس نفس میزد گفتم من دارم میام گف میدونم محکم بغلش کردم گفتم وایسا وایسا نکن اونم واستاد کیرش تو کسم یه لرزش ریزی ام کردم نفسم بالا اومد گفتم آبت اومد؟
گف نه پاشو داگی بگیر سرم درد گرفته بود رو زمین داگی شدم پامو چسبوندم بهم کرد تو کسم شروع کرد تویی زدن از شونه هام گرفته بود تا تههه میبرد صدای شاپ شاپ تو خونه پیچیدا بود منم فقط اه اوه میکردم اونم از پهلوم هام میگرف از کونم میگرف همه کار میکرد چنگ رو کمرم میکشید سینه هامو میمالید موهامو میکشید همه کار میکرد به سنش نمیخورد انقدر خوب بکنه ولی معرکه بود جوری که من یادم رفته بود شوهر و بچه دارم دوبارع به حرف اومدم گفتم اوفففف نادر بازم داره میاد گف بیارش جنده کسمو مالیدم دوباره لررزش کردم از زیر شونه هام گرف گردنمو گرف دم گوشم گف حال میکنی زیرم کسده منم چشامو بسته بودم نفس زنان گفتم اره اره دیگ نمتونم آبتو بیار گف پس داگی شو بازم دوباره دستمو گذاشتم رو زمین کیرشو با کونم تنظیم کرد گفتم از کون؟
گف پس چی فکر کردی میگذرم گفتم اروم بکن پس گف جلو نگاه کن کم حرف بزن که تا خایه کرد توش از کون زیاده دادع بودم ولی خب هرکار کنی درد میگیره یه اخخخخخ محکم گفتم نگه داشت گففف به به چه داغههههه گفتم نادر درار اروم بکن شروع کرد تویی زدن صدای شاپ شاپ کونم باز دراومد جوری میزد سینه هام جلو عقب میشد گفت داره میاد گفتم توش نریز گف بچرخ بریزم رو سینه هات چرخیدم خوابیدم به کمر سینه هامو گرفتم با چند تا داد ریخت همشو رو سینه هام افتاد کنارم جفتمون لخت رو زمین گف عالی بود فریبا ساکت بودم گفتم پول چی میشه گف یه چک واسه فردا مینویسم قبل اینکه بری بیمارستان برو بانک بخوابون حسابت یه ساعت بهش داده بودم گفتم باشه پاشدم گف فردا شبم میام گفتم چییی عمرا همین یه بار بود دیگ تموم شد گف خدایی تو بااین همه پستون و کون فقط به یه نفر بدی اذیت نمیشی؟
گفتم نه نگران من نباش پاشد صورتشو اورد سمتم صورتم گف تا شوهرت نیس بکنت منم وگرنه پول خبری نیس منم مجبور بودم گفتم باشه یه بوس از لبام کرد گف افرین فریباجان رف رو میز چک نوشت منم لخت بودم هنوز اومد یه انگشتم کرد یه لب دیگ گرف رف منم رفتم حموم فرداام رفتم بیمارستان الان بیشتر از۵باره به نادر دادم گهگاهی از شدت عذاب وجدان گریم میگیره این چندبار سکسامون تکراریه مثل همه است یعنی تعریفی نیس ولی شبی که منو برد خونه باجناقش جالبه اگ خواستید تعریف میکنم
نوشته: فریبا