سکس های من و نگین (۳)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

آذر ماه بود و تولد نگین ، دنبال جور کردن خونه بودم میخواستم یه تولد خوب براش بگیرم
همکار مجردم معمولا پنج شنبه جمعه که میرفت شهر خودشون کلید رو بهم میداد ولی تولد نگین افتاده بود روز دوشنبه ، حسابی کلافه بودم ، نمیخواستم شب تولدش توی ماشین سکس کنم
اون روزا ارشد دانشگاه آزاد می خوندم و برای کارای اینترنتی معمولا می رفتم خونه داداشم که کوچه روبروی خونمون بود از وای فای اونا استفاده می کردم
بصورت عجیب غریبی خونه داداشم وسط هفته خالی شد و به بهانه استفاده از اینترنت کلید خونشون رو گرفتم
حالا شما تصور کنید خونه داداشم و خونه ما درست روبروی هم بود یه فضای سبز بین دو کوچه بود یعنی توی این شرایط من باید کیک و وسایل تولد رو میبردم بالا و از اون بدتر چطوری نگین رو میبردم که کسی نبینه
از صبح کارای تولد و کیک و کادو رو اوکی کردم و ساعت ۲ عصر که تقریبا کوچه خلوت بود نگین رو آوردم بجز یه پیرزن که روی ویلچر بود و معمولا جلوی در خونشون می نشست کسی توی کوچه نبود ، کلی دعا کردم کسی از خونمون در رو باز نکنه ، سوئیچ رو دادم به نگین و گفتم وقتی در حیاط رو باز کردم تو سریع پیاده شو ، ماشین رو قفل کن و بیا
اتفاق خاصی نیفتاد و اومد داخل ، از پله ها بالا رفتیم وارد خونه داداش شدیم
(طبقه ۲ یه خونه دو طبقه ، با یه در کوچیک ، بدون پارکینگ و پله هایی با شیب تند بدون پاگرد)
وقتی نگین وارد خونه شد و بادکنک ها و کیک رو دید خیلی خوشحال شد ، همدیگه رو بغل کردیم وسط حال شروع به لب گرفتن کردیم ، میدونست برنامه دارم ولی تا اینجاشو فکر نکرده بود
حدود یه ساعتی به جشن و عکس گرفتن و کیک خوردن گذشت یه ادکلن بولگاری جاسمین براش خریده بودم (اون موقه ۱۸۰ هزار بود و الان نزدیک دو میلیون ، تف به شرف جمهوری اسلامی)
انرژی عجیبی داشتیم هردوتامون خوشحال و سر شوق بودیم ، روی یه مبل سه نفره توی بغل هم بودیم بخاطر تولد ازم تشکر کرد و لب تو لب شدیم یه تاپ سبز علفی پوشیده بود که یقه اش تا بین سینه های خوشگلش باز بود با یه شلوار لی برفی تنگ و چسبون
مثل همیشه خوشگل و دلبر
کیرم رو از رو شلوار گرفت و بهم گفت امیر حالا کادوی اصلیم رو بده ، یه بوس محکم ازش گرفتم و لب پایینیش رو شروع به خوردن کردم دستم رو توی یقه اش کردم و به راحتی سینه راستش رو بیرون آوردم همینطور که لب می گرفتیم سینه هاشو می مالیدم هلش دادم تا دراز کشید ، پاهاشو از هم باز کردم و رفتم روش از لباش شروع به بوسیدن کردم و بعد از گردنش رسیدم به سینه هاش ، مثل ممه ندیده ها میخوردم و حسابی آه و اوهش بلند شده بود وسط ناله هاش می گفت کیرت رو میخوام
دکمه شلوارش رو باز کردم و با کمک خودش شلوارش رو بزور در آوردم یه شرت قرمز پاش بود که جلوش توری بود از روی شرط کسش رو بوسیدم
بهم گفت این شرت جادویی!
گفتم از چه نظر ؟
گفت بذار بلند شم باید از پشت ببینیم
وقتی بلند شد و بهم پشت کرد ، دیدم یه برش به شکل قلب از توی شرت خالی بود که کون سفید و خوشگلش وسط این شرت قرمز حسابی دلبری می کرد .
گفتم ای جووووون دلم ، من میمیرم برا این قلب و همینطور که اون سر پا بود پهلوش زانو زدم و پاهاش رو بغلش کردم صورتم رو روی قلبی از کون سفید گذاشتم و چنتا بوسش کردم ، نگین هم خنده هایی از سر شوق و حشری بودن داشت .
بلند شدم و برگردوندمش و دوباره ازش لب گرفتم اون رکابی منو در آورد و منم تاپش رو در آوردم سوتین نداشت و سینه های سفید و خوشمزه اش بیرون ریخت ، شرتش رو گذاشتم چون میشد همونجوری سکس کرد
حالت چهار دست و پا رفت روی مبل و قلب سفید توی صورتم بود کسش حسابی خیس شده بود یه کم با دست باهاش بازی کردم دستاش رو جمع کرد و سرش رو روی مبل گذاشت حسابی قمبلش بالا اومد
کیرم رو درِ کسش می مالیدم و کله کیرم خیس شده بود ، نگین با التماس می گفت بکنش توی کسم دیگه ، آروم کیرم رو کردم توی کسش ، کس تنگ و گرم و همیشه خیسش ، عاشق خودش و کسش شده بودم
کم کم همه کیرم رو داخل کردم ، نگین داشت درد و لذت رو با هم می چشید ، دست چپش رو می دیدم که به مبل چنگ میزنه ، شروع کردم به تلمبه زدن به کیرم حسابی اسپری زده بودم و حس کاملی نداشتم چون تصمیم داشتم امروز نگین بیشتر حال کنه تا من
صدای برخورد رون هامون و شالاپ شلوپ صدای کیر منو کس نگین کل خونه رو گرفته بود ، نگین چشماش رو باز نمی کرد و فقط ناله های ریزی میکرد بهش گفتم روی پشت دراز بکشه تا برم روش ، شرتش توی این حالت مزاحم بود و از پاش درش آوردم تقریبا از آب کسش خیس شده بود ولی بوی بدی نمی داد
دسته های مبل از دو طرف باز میشد و اندازه چهار نفر جا درست میشد پاهاشو باز کردم و بالای کسش رو براش خوردم دست نگین توی موهام بود و ازم می خواست که بالا برم منم همینطور که می بوسیدمش از شکمش به سمت سینه هاش و کم کم به لباش رسیدم ، لبخند رضایت روی چهره خوشگلش بود همینطور که لباش رو می بوسیدم دوباره کیرم رو کردم داخل کسش ، اسپری باعث شده بود مث همیشه سفت و چوب نباشه ولی تا می کردم داخل کسش فوری سفت میشد ، تلمبه های ریزی میزدم و سینه هاش توی دستام بود و لبم روی لباش
چند دقیقه ای شد تا آبم بیاد ، نگین نذاشت بلند بشم و گفت فردا پریود میشم نترس بریز داخل ، برای اولین بار توی کس نگین ارضا شدم احساس می کردم کل آب بدنم از کیرم خارج شد ، چند دقیقه ای روی نگین بودم و همچنان همو میبوسیدیم
نگین بلند شد که بره خودش رو بشوره ، خونه کوچیکی بود و حموم کنار آشپزخونه بود و درش توی پذیرایی و حال باز میشد در حالی که با دستمال کیرم رو تمیز می کردم از پشت نگین رو نگاه می کردم یه فرشته تمام عیار بود ، با تمام وجودم خوشحال بودم که اون رو دارم
تا خودش رو بشوره برا دوتامون چایی ریختم و وقتی برگشت منم رفتم خودم رو بشورم با شیطنت یه جون بهم گفت و خنده کان رفت نشست
ساعت حدود ۴ عصر شده بود و تا ۵:۳۰ هوا کاملا تاریک میشد ، یه کم کیک با چایی خوردیم و دیدم تازه اثر اسپری رفته و کیرم شده کیر همیشگی ، یه کم از خامه کیک رو زدم به نوک ممه هاش و شروع به خوردن کردم با دست راستم کسش رو می مالیدم و بهش گفتم بازم میخوام ، ترسیدم باز بگه بریز توی کسم این بار کاندوم پوشیدم و بهش گوش ندادم ، کیرم حسابی بزرگ و سفت شده بود روی زمین دراز کشیدیم و من از پهلو بهش چسبوندم ، پای راستش رو بلند کردم و کیرم رو آروم توی کسش کردم عاشق این پوزیشن بود یه کم که تلمبه زدم گردنش رو برمی گردوند تا همزمان ازم لب بگیره یه جورایی سخت بود ولی وسط سکس چند بار بوسیدمش توی اوج لذت بودیم که گوشیم زنگ خورد ، داداشم بود و برگشته بود ، از اینکه ماشینم رو جلوی خونه اش دیده بود یه جورایی شک کرده بود و رفته بود خونه ما و بهم زنگ زد و گفت کسی پیشته گفتم با دوستم هستم الان دیگه کارمون تمومه و کلید رو میارم
کیر شق شده توی کاندوم و بادکنک ها و کیک نصفه اون وسط ، با عجله لباس پوشیدیم و وسایل رو جمع کردیم ، راهی جز ترکوندن بادکنک ها نبود ، ضد حالی بدی شده بود ولی نگین برعکس من داشت از خنده می مرد
بدون اینکه کاندوم رو در بیارم شرت و شلوار رو پوشیدم و اومدیم پایین چند نفری از کوچه رد میشدن ولی همسایه ها کسی نبود ، نگین رو تا یه ایستگاه تاکسی رسوندم و اومدم در خونه کلید رو تحویل دادم
با داداشم راحت نبودم یه لبخند زد و کلید رو گرفت منم با حالی از خجالت و ضد حال رفتم داخل
گوشی رو نگاه کردم تا نگین پیام داده
امیر بابت جشن تولد و کادو ممنون ، یکی از بهترین تولد هام بود 😘🥰😍❤💖
این پیام باعث شد حالم بهتر بشه ، رفتم حموم کیر چروکیده شدم هنوز توی کاندوم بود ، زیر دوش بودم وقتی به لبخند های نگین فکر می کردم خودم هم لبخند رضایت روی لبام می اومد ولی ترس از حامله شدن نگین هم داشتم …

نوشته: امیر

دکمه بازگشت به بالا